چت جنسی نوجوانان؛ رویارویی با معضلی مدرن
به سختی میتوان میان معضلهای جدید دنیای فناوریهای دیجیتال، مسئلهای را پیدا کرد که بیشتر از پدیده چت جنسی، تخیلات عموم مردم را به خود اختصاص داده باشد. شاید به این خاطر این باشد که این پدیده ترسهای اخلاقی سنتی را با ترسهای مدرنتر و دیجیتالیتر ترکیب میکند. این ترکیب جدید باعث بروز برخی نگرانیها هم راجع به بحث اخلاق در کودکان و هم راجع به تاثیرات احتمالی فناوری بر روی نحوه رشد، تفکر و رفتار ما میشود.
همانند بیشتر مسائل ترسناک، این مسئله نیز اساسا پیچیدهتر و غیرقابل درکتر از آن است ما تصور میکنیم. همچنین به نظر میرسد که نگرانیهای ما درباره پدیده چت جنسی به اندازه نگرانیهای پدربزرگ و مادربزرگهایمان درباره کمیکهای جنایی، نامعقول نیست.
یافته های علمی
جدیدترین دادههای بهدست آمده از تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از عقاید و پیشفرضهای ما نیازمند بررسیهایی دقیقتر است. این یافتهها بر اساس گزارش جدید این رسانه با نام «جنسیت و روابط عاطفی در عصر دیجیتال» است که بر پایه تحقیقی به نام «جوانان کانادایی در دنیایی متصل» که از بررسی ۵.۴۳۶ دانشآموز کانادایی حاصل شده است، تالیف شده است.
قبل از شروع باید اعلام کنیم که: یافتههای ما از ارسال، دریافت و منتقل کردن دادههای جنسی (در اینجا تعریف ما از این دادهها، عکسهای برهنه و نیمه برهنه است) به دانشآموزان مقاطع ۷ تا ۱۱ محدود میشود که یا خودشان تلفن همراه داشتند یا اینکه از تلفن همراهی اشتراکی استفاده کردهاند. پس نمیتوان با قطعیت این یافتهها را به جمعیتهای بزرگتری تعمیم داد.
اما از آنجا که دسترسی به تلفنهای همراه خصوصی در میان دانشآموزان بزرگتر به ۹۰٪ هم میرسد، میتوان با جرئت گفت که یافتههای ما میتوانند تصویر خوبی از وضعیت فعالیتهای جنسی که در میان جوانان شرکت کننده در این تحقیق در جریان است، ترسیم کنند.
آنچه که متوجه شدیم این بود که جمعیت نسبتا کمی از دانشآموزان محتواهای جنسی ارسال میکنند (تنها ۸٪ در میان آنهایی که به تلفن همراه شخصی دسترسی داشتند، اما این رقم در میان دانشآموزان مقطع یازدهم، به ۱۵٪ هم میرسد). از آن جایی که ما در تصوراتمان راجع به چت جنسیها و محتواهای و جنسی و به خصوص نگرانیهای مختلف درباره این مسائل، این پدیده را بیشتر به زنان منحصر میدانیم، شاید تعجب کنید زمانی که بدانید یافتههای ما حاکی از آن هستند که احتمال ارسال عکسها یا محتواهای جنسی در دختران و پسران، برابر است.
شاید این یافتهها در مقایسه با دیگر مطالعات کمی عجیب باشند، اما تحقیقات در سرتاسر دنیا نشان دادهاند که هیچ الگوی جنسیتی ثابتی در ارسال عکسها و محتواهای جنسی وجود ندارد. نتایج برخی مطالعات به شکلهای کاملا متفاوتی نشان دادهاند که پسرها بیشتر از دختران عکسهای جنسی ارسال میکنند یا اینکه دختران بیشتر این کار را انجام میدهند و یا اینکه گاها این عمل در بین دو جنس به صورت یکسان اتفاق میافتد.
هرچند که در این میان، برخی از مطالعات حاکی از آن هستند که بین ارسال عکسهای جنسی در پسران و افزایش نگرانیهای آنها در مورد خودانگاره بدنیشان رابطهای وجود دارد. این رابطه میتواند در نتیجه قرار گرفتن بیشتر در معرض تصاویر آرمانی از بدن مردان که در رسانههای عمومی ترویج میشود، باشد.
آمارها چه می گویند؟
در تحقیق مان متوجه شدیم که به طرز قابل توجهی احتمال اینکه پسران عکسهای جنسیای را که از صاحب اولیه آن عکس دریافت کردهاند، به دیگران ارسال کنند، از دختران بیشتر است (۳۲٪ در پسران در مقابل ۱۷٪ در دختران). به طور کلی ۲۴٪ دانشآموزان در مقاطع ۷ تا ۱۱ که به تلفنهای همراه شخصی دسترسی داشتهاند، گزارش دادهاند که فردی به صورت مستقیم به آنها محتواهای جنسی ارسال کرده است (به جای اینکه حالت واسطهای داشته باشد و عکس در واقع متعلق به نفر سومی باشد).
از آنجایی که تعداد دانشآموزانی که گزارش میکنند عکسهای جنسی دریافت کردهاند از آنهایی که میگویند عکسهای جنسی ارسال کردهاند، بیشتر است، به نظر میرسد آن افرادی که ارسال کننده این محتواها هستند، این عمل را به تعداد دفعات بیشتر با دریافت کنندگان گوناگونی انجام دادهاند.
به بیانی دیگر، ظاهرا جمعیت کوچکی از دانشآموزان وجود دارند که عمل ارسال عکسهای جنسی برای آنها تبدیل به عادت شده است و برایشان به صورت رفتار بهنجار درآمده است. (همچنین این موضوع هم ممکن است به این خاطر باشد که اعتراف به دریافت محتواهای جنسی تا ارسال آن، برای دانشآموزان راحتتر است اما به نظر نمیرسد که این علت به حدی قوی باشد که بتواند اختلافهای موجود را توجیه کند).
این یافتهها با تحقیقات دیگری که در این زمینه صورت گرفته است تطابق دارد و حاوی این نکته است که برخی افراد نسبت به دیگران بیشتر احتمال دارد که رفتارهای مرتبط با ارسال محتواهای جنسی را از خودشان نشان دهند. به خصوص میتوان گفت که یک وابستگی بین چت جنسی و دیگر رفتارهای جنسی، خصوصا فعالیتهای پرخطر جنسی، وجود دارد. همان گونه که اریک رایس، محقق دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لسآنجلس بیان کرده است :«گروهی اقلیت از جوانان درگیر چنین رفتارهایی هستند، اما این رفتارها در این گروه اقلیت، محدود به تنها چت جنسی نمیشود و مجموعهای از رفتارهای پرخطر جنسی در این گونه افراد مشاهده میشود».
ترنس ها
یافتههای این تحقیق نشان داد که برخی از جوانهایی که در گروههایی خاص، مانند ترنس ها جای میگیرند، بیشتر احتمال دارد که رفتارهای پرخطر جنسی را از خود نشان دهند. همچنین نکته دیگری که در این تحقیق معلوم شد این بود که رفتارهای آشنایان و اطرافیان، یکی از قویترین تعیینکنندههای بروز یا عدم بروز رفتارهای جنسی و چت جنسی در جوانان بود. شرکتکنندگانی که در اطرافشان کسی را میشناختند که محتواها و عکسهای جنسی ارسال کرده است، ۱۷ برابر بیشتر احتمال داشت که خودشان هم دست به چنین کاری بزنند.
گرچه که ارسال محتواهای جنسی در دسته رفتارهای پرخطر جنسی قرار میگیرند، اما شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد این رفتار به خودیِ خود عملی مضر است. به عنوان مثال، یکی از تحقیقاتی که بر روی دانشجویان آمریکایی انجام شد حاکی از آن بود که این اعمال باعث شده است که آنها احساسات مثبتی را تجربه کنند.
زمانی این عمل باعث آسیب میشود که محتواها یا عکسهای جنسی با افراد غریبه هم به اشتراک گذاشته شوند. در حالی که اگر عکسهای جنسی ارسال شده تنها توسط کسی که فرد فرستنده در نظر داشته، مشاهده شود، آسیبی به همراه نخواهند داشت، اما اگر چنین عکسهایی به دست افراد دیگری هم بیفتد، آن وقت است که مشخصا مشکلاتی را به وجود میآورد.
مقاله ی مرتبط: صحبت با نوجوانان راجع به چت در مورد موضوعات جنسی
بر خلاف دیدگاه عمومی که تصور میکنند انتشار فایلها و عکسهای جنسی عملی رایج است، تحقیقات ما متوجه این نکته شد که چنین عملی از رفتارهای بهنجار به شدت فاصله دارد: از میان ۲۴٪ دانشآموزان مقاطع هفتم تا یازدهم که فرد دیگری به صورت مستقیم برایشان عکسهای جنسی ارسال کرده بود، تنها ۱۵٪ عکس دریافتی را برای فرد دیگری هم نشان داده بودند. این گزاره بدین معنی است که نزدیک به ۸۵٪ دانشآموزان، عکسهایی را که تنها برای آنها ارسال شده است، نزد خود نگه داشتهاند.
(البته لازم به ذکر است که ما تنها نوع قابل اندازه گیری چنین پدیدهای را مشاهده کردیم، یعنی همان مدلی که فردی پیامی را که برای او ارسال شده است، برای دیگری ارسال میکند. اما انواع مختلفی از اشتراک گذاریها وجود دارند، مانند زمانی عکسی را بر روی تلفن همراهمان به شخص دیگری نشان میدهیم و … . مطالعات کیفی مختلف نشان دادهاند که این مدل از رفتارها تا حدی رواج دارند).
طبق مطالعات ما این گونه به نظر میرسد که عکسها و محتواهای جنسی که به فرد دیگری ارسال میشود، به دست جمعیت نسبتا زیادی میرسد. از هر پنج دانشآموز، یک نفر میگفت که عکسهای جنسی که به دست او رسیده، توسط شخص سومی ارسال شده است. همانند داستان ارسال عکسهای جنسی، به نظر میرسد آنهایی که این عکسها یا محتواها را با افراد دیگری هم به اشتراک میگذارند، این رفتارها را مکررا از خود نشان میدهند و عکسها را برای چندین نفر از مخاطبان خودشان ارسال میکنند.
تحقیقات بیشتر
تحقیقات اندکی در این باره انجام شده است که کدام یک از جوانان یا نوجوانان، بیشتر احتمال دارد که عکسهای جنسی را که به دستشان میرسد، به دیگران هم بفرستند. اما تحقیقات ما بر روی نحوه تاثیر قوانین نانوشته در رفتارهای کودکان، دادههای جالبی فراهم کرده است. ما متوجه شدیم به طور کلی بین قوانین نانوشته و رفتارهای دانشآموزان، رابطه قویای وجود دارد.
یکی از جنبههای این رابطه، تاثیر قوانین نانوشته در زمینه رفتار محترمانه با دیگران در فضای مجازی و ارتباط آن با کمتر شدن اذیت و آزارهای مجازی است (همچنین این قوانین رابطهای ضعیفتر ولی همچنان معنادار با کاهش تهدیدهای مجازی از خود نشان دادند).
در زمینه محتواهای جنسی، هیچ رابطهای وجود نداشت که حاکی از ارتباط بین وجود قوانین نانوشته و ارسال عکسهای جنسی به دیگران باشد. برداشتی که از جمله اخیر میتوان کرد این است که آنهایی که عکسهای جنسی دریافت شده را با دیگران هم به اشتراک میگذراند، مشکل اخلاقی چندانی با این مسئله ندارند یا اینکه احساس میکنند آن فردی که این عکس یا محتوا را ابتدا برای آنها ارسال کرده، شایسته احترام نیست. هنوز علت چنین پدیدهای روشن نیست.
ما در تحقیقاتمان متوجه شدیم که چت های جنسی و ارسال عکسهای جنسی، جنبههای دیگری هم دارد که تفاوتهای جنسیتی جالبی در آنها به چشم میخورد. پسران بیشتر از دختران احتمال داشت که اعتراف کنند از فردی عکسها یا محتواهای جنسی دریافت کردهاند (۳۲٪ در پسران در مقابل ۱۷٪ در دختران) و همچنین در پسران احتمال به اشتراک گذاشتن فایل یا عکس جنسی که توسط فردی دیگر به صورت مستقیم به آنها ارسال شده است، اندکی بالاتر از دختران بود (۱۶٪ در مقابل ۱۲٪). در پسران احتمال اینکه عکسهای جنسی ارسال شده توسط آنها به افراد دیگری هم ارسال شود، بیشتر از دختران بود (۲۶٪ در مقابل ۲۰٪ در دختران).
همچنین احتمال اینکه پسران عکسها یا محتواهایی جنسی از سمت افرادی که خودشان صاحب آن عکسها یا محتواها نیستند، دریافت کنند، بیشتر از دختران است (۲۸٪ در پسران، ۱۴٪ در دختران). این گزاره از این تصور که پسران از سمت همسالان خودشان تحت فشار هستند تا عکسها یا محتواهای جنسیای را که دریافت میکنند، به اشترک بگذارند، حمایت میکند.
مطالعات کیفی
برخی از مطالعات کیفی متوجه این نکته شدهاند که برخی از پسران از این میترسند که اگر از به اشتراک گذاشتن عکسهای جنسی که به آنها ارسال میشود، سر باز بزنند، دیگران تصوراتی همجنسگرایانه راجع به آنها پیدا میکنند. علاوه بر این یافتهها، چندی از مطالعات کیفی راجع به جنبههای جنسیتی چت های جنسی و ارسال محتواهای جنسی به این موضوع پی بردهاند که ارسال این گونه عکسها در پسران، تبعات منفی چندانی به همراه ندارد، اما دخترانی که چنین محتواهایی ارسال میکنند در نظر دیگران انسانهایی تلقی میشوند که از نظر جنسی بیاخلاق و فاسدند.
این یافتهها میتوانند توجیهگر این پدیده باشند که چرا برخی افراد به لحاظ اخلاقی مشکلی با این قضیه ندارند که عکسهای جنسی و خصوصی را که به آنها ارسال شده است، با دیگران به اشتراک بگذارند.
دیگران تصور میکنند دخترانی که عکسهای جنسی از خودشان میگیرند و به فردی دیگر ارسال میکنند، از نقشهای جنسیتی مناسب خودشان تخطی کردهاند و به همین دلیل دیگر انتظار ندارند که عکسها یا محتواهایی که ارسال میکنند، نزد گیرنده محفوظ بماند.
تفاوتهای جنسیتی ممکن است باعث شود که افراد به اشتراک گذاری فایلهای خصوصی و جنسی را عملی مثبت قلمداد کنند، هم از این جهت که اقدامی است در برابر مجازات دخترانی که چنین رفتارهایی دارند، و هم به عنوان یکی از عوامل تقویت جایگاه در میان همسالان (برخی مطالعات نشان دادهاند که انتشار عکسهای خصوصی که برخی افراد به پسرها ارسال کردهاند، باعث تقویت جایگاه آنها میان گروه همسالانشان میشود).
این اطلاعات همچنین میتوانند روشنگر یکی از یافتههای جالب ما در این مورد باشند که احتمال انتشار عکسهای جنسی پسران از دختران بیشتر است. ممکن است علت چنین باشد که مردم احساس میکنند انتشار عکسهای جنسی پسران به اندازه انتشار عکسهای جنسی دختران، زشت و نادرست نیست. بنابراین تمایل بیشتری برای به اشتراک گذاری چنین تصاویری وجود دارد. همچنین یکی دیگر از دلایل احتمالی این است که تصاویر جنسی پسران به احتمال کمتری حاوی ویژگیهایی است که بتوان به وسیله آن صاحب عکس را شناسایی کرد.
در توضیح جمله آخر باید بگوییم که از آنجایی که دختران کمتر از پسران از عکسهای جنسی ارسال شده برای تقویت جایگاهشان در میان همسالان استفاده میکنند، بنابراین خیلی از دختران نمیخواهند که حتما در عکس ارسال شده چهره ارسال کننده هم مشخص باشد تا بتوانند صحبت و اعتبار ارسال کننده را تایید کنند.
شاید مهمترین پرسش در مورد چت جنسی این باشد که نهادهایی مانند دولتها، مدارس، سلامت عمومی، مسئولین و دیگر گروهها (مانند خانوادهها) باید چگونه با این موضوع برخورد کنند. بر اساس دانش فعلی ما و تحقیقات دیگری که در این زمینه انجام شده است، میتوانیم چندین نتیجهگیری را داشته باشیم.
از تمرکز بر روی پیامدهای منفی اجتناب شود:
این جمله ممکن است کمی متناقض به نظر برسد، اما تحقیقات نشان دادهاند تمامی مداخلاتی که بر روی پیامدهای منفی بالقوه تمرکز میکنند، احتمال موفقیت پایینی دارند، یا حتی میتوانند باعث ایجاد ضرر و زیان شوند. در حقیقت طی تحقیقمان متوجه شدیم دانشآموزانی که از پیامدهای قانونی چنین کاری آگاه بودند، تمایل بیشتری برای انجام این فعالیتها داشتند.
(به احتمال زیاد این رابطه به صورت برعکس است، یعنی افرادی که بیشتر درگیر فعالیتهای مرتبط با چت جنسی و ارسال عکسهای جنسی هستند، از عواقب و پیامدهای قانونی آن هم اطلاع بیشتری دارند. در هر صورت اطلاع از پیامدها و ملاحظات قانونی این پدیده، هیچ اثر پیشگیرانهای به همراه نداشت).
جدای از بحث قانونی، حتی دانشآموزانی که میدانستند چنین فعالیتهایی شاید باعث شود که از آنها اخاذی شده یا برچسبهای اجتماعی منفی به آنها زده شود، باز هم تمایلشان برای چنین کارهایی کمتر نمیشد. معمولا عموم مردم و جوانان علاقه دارند که همیشه از هر کنشی، پیامدهای مثبتی را دریافت کنند. به همین دلیل چون دانشآموزان بدون هیچ گونه پیامد منفی، عکسها و محتواهای جنسی ارسال میکنند، مداخلاتی که بر نتایج منفی چنین کارهایی تمرکز میکنند، از دیدگاه آنها بیربط و بیتاثیر به نظر میآیند.
همان گونه که یکی از تحقیقات مرتبط با این زمینه بیان کرده است :«پیامهایی که به جوانان حول محور چت جنسی و عواقب احتمالی آن ارسال میشود، باید باورپذیر و دائمی بوده و از بطن روابط و تجربههای اجتماعی آنها نشات گرفته باشد».
ترویج این باور که ارسال و یا انتشار عکسهای جنسی، عملی بهنجار نیست.
با اینکه ما در تحقیقمان از شرکتکنندگان نپرسیدیم که به نظرشان ارسال یا انتشار عکسهای جنسی، عملی رایج است یا خیر، اما با توجه به تحقیقات دیگر انجام شده در این زمینه، اغلب جوانان این کارها را کاملا رایج و عادی میپندارند. طبق سخنان یکی از مقالههای موجود: «از آنجا که معمولا تصور جوانان و نوجوانان از رفتار بهنجار، به شدت تحت تاثیر تفکر همسالانشان است، تصور بهنجار بودن چت جنسی و فعالیتهای مرتبط با آن باعث میشود که این عمل و رفتارهای جنسی همراه آن رواج بیشتری پیدا کند».
بنابراین ایجاد و ترویج این دیدگاه که ارسال و خصوصا به اشتراک گذاری عکسهای خصوصی و جنسی در حقیقت عملی نامتعارف و غیرعادی است، اهمیت زیادی دارد. این رویکرد توانسته است که میزان اخاذیها و آزار و اذیتهای مجازی را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.
به جوانان آموزش دهیم که چگونه رابطههای سالمی برقرار کنند و از پذیرش درخواستهای مبتنی بر ارسال محتواهای جنسی، اجتناب کنند.
شواهد زیادی وجود دارند که نشان میدهند، ارسال عکسها و محتواهای جنسی زمانی که در رابطهای سالم و احترامآمیز رخ دهند، مشکلی ایجاد نمیکنند. یافتههای زیادی حاکی از این هستند که ارسال عکسهای جنسی زمانی که فرد ارسال کننده، به اجبار چنین عملی انجام داده است، میتواند آسیبزا باشد. مطابق یکی از تحقیقات انجام شده، از میان افرادی که به صورت اختیاری چنین محتواهایی ارسال کردهاند، تنها ۸٪ بروز مشکلی را گزارش کردهاند، اما همین رقم برای کسانی که به اجبار دست به چنین کاری زدهاند، ۳۲٪ است.
اجبار به ارسال عکسهای جنسی با احتمال بیشتر قربانی شدن در خشونتهای روابط عاطفی همراه بود. پس به نظر میرسد باید به جای اینکه به افراد آموزش دهیم به کلی از چت جنسی دوری کنند، بهتر آن است که به آنها یاد بدهیم روابط ناسالم را از سالم تشخیص دهند و در چنین روابطی با درخواستهای مبتنی بر چت جنسی، مخالفت کنند.
علاوه بر اینها، ما نیاز داریم که رویکردهایی مشخصتر و دقیقتر داشته باشیم که هدفشان آن دسته از افرادی باشد که خطر درگیر شدن در فعالیتهای مرتبط با چت جنسی، در آنها بیشتر است.
صحبت راجع به هنجارهای جنسیتی.
واضح است که بیشتر آسیبهای وارده ناشی از چت جنسی، به دلیل معیارهای جنسیتی است. به عبارتی دیگر، معمولا این گونه تصور میشود که دختران محافظان بیگناهی هستند که باید از معصومیت جنسی خود حفاظت کنند، اما اگر آنها به هر دلیل در چنین امری ناموفق بودند، باید تمام عواقب احتمالی اعمال خود را بپذیرند. طبق یافتههای برخی مطالعات، این عقاید قالبی حتی در برخی از کمپینهای آموزشی که مخالف چت جنسی هستند هم دیده میشود. این مسئله ثابت میکند که اقدامات مداخلاتی ضعیف و بدون برنامه ریزی صحیح میتوانند بیشتر از اینکه مفید باشند، باعث ضرر و آسیب شوند.
به دلیل اینکه چنین معیارهای جنسیتی غالبا با رسانههای عمومی در ارتباطند و توسط آنها تقویت میشوند، منابع رسانه جمعی باید از تمامی اقدامات و برنامههایی که به دنبال کاهش تاثیرات منفی چت جنسی هستند، حمایت کنند.
تغییر فرهنگ مرتبط با انتشار عکسهای جنسی و خصوصی و تبدیل کردن آن به مسئلهای که به لحاظ اخلاقی صحیح نیست.
همان طور که در قسمتهای قبلی توضیح داده شد، شواهد و ادلهای وجود دارد که نشان میدهد افرادی که عکسهای خصوصی ارسال شده به آنها را با دیگران هم به اشتراک میگذارند، هیچ گونه موانع اخلاقی برای چنین کاری ندارند، یا اینکه صرفا تصور میکنند ارسال کننده آن عکس شخصی نیست که شایسته ملاحظات اخلاقی باشد.
بخشی از چنین تصوراتی میتواند ناشی از هنجارهای جنسیتی باشد که در قسمتهای قبلی راجع به آن بحث شد، اما بخشی دیگر نیز میتواند به دلیل این باشد که جوانان معمولا به جنبه اخلاقی اعمال و تجربههایی که فضای مجازی دارند، توجهی نمیکنند. چنین پدیدهای میتواند تا حدی ناشی از ارتباطات دیجیتالی دنیای امروز باشد که احساس همدلی نسبت به دیگران را در ما کاهش داده است.
استدلال دیگر این است که فضای مجازی ما را قادر ساخته است تا با انکار کردن یا ناچیز شمردن آسیبهایی که به دیگران وارد میکنیم یا حتی با مقصر دانستن خودِ قربانیان، به راحتی بتوانیم اعمال خودمان را برای خودمان توجیه کنیم. میتوان گفت بخشی از چالشی که ما با آن رو به رو هستیم، در این است که بتوانیم افرادی را که عکسهای جنسی و خصوصی دیگران را با افراد غریبه به اشتراک میگذارند، شناسایی کنیم و کاری کنیم که آنها جنبههای اخلاقی چنین عملی را درک کنند.
نیازی به گفتن نیست که باید معیارهای جنسیتی اشتباه در این زمینه هم تغییر کنند و همچنین علاوه بر اصلاح کسانی که عکسهای خصوصی دریافت شده را با دیگران به اشتراک میگذارند، از کسانی که این عکسها را در ابتدا از خودشان گرفته و ارسال میکنند هم غافل نشویم.
نویسنده: متیو جانسون
منابع
[1] Walrave, Michel, Heirman, W. and Hallam, R. Under pressure to sext? Applying the theory of planned behaviour to adolescent sexting, Behaviour & Information Technology, 2013.
[2] Harris, Andrew, Davidson, J., Letourneau, E., Paternite, C., and Miofsky, K. Building a Prevention Framework to Address Teen “Sexting” Behaviors. Office of Juvenile Justice and Delinquency Prevention, 2010.
[3] Rice, Eric, Rhoades, H., Winetrobe, H., Sanchez, M., Montoya, J., Plant A. and Kordic, T. Sexually Explicit Cell Phone Messaging Associated With Sexual Risk Among Adolescents. Pediatrics; originally published online September 17, 2012.
[4] Pittman, Genevra. “New study again links ‘sexting’ with risky sexual behaviour in teenagers.” Reuters, September 17 2012.
[5] Rice et al 2012.
[6] Culp-Ressler, Tara. “Study Finds that Sexting Doesn’t Actually Ruin Students’ Lives.” ThinkProgress, September 10 2013. <http://thinkprogress.org/health/2013/09/10/2599811/study-sexting-college/>
[7] See for example Walker, S, Sexting and young people: A qualitative study. Masters of Science, The University of Melbourne, Melbourne, 2012.
[8] Walker 2012.
[9] Ringrose, J., Harvey, L., Gill, R. and Livingstone, S. (2013) Teen girls, sexual double standards and ‘sexting’: Gendered value in digital image exchange, Feminist Theory 2013.
[10] Ringrose et al 2013.
[11] Harris et al 2010.
[12] Strassberg, Donald., McKinnon, R., Sustaíta, M., and Rullo, J. Sexting by High School Students: An Exploratory and Descriptive Study. Archives of Sexual Behavior. January 2013, Volume 42, Issue 1.
[13] Walrave et al.
[14] Harris et al 2010.
[15] Walker 2012.
[16] Rice et al 2012.
[17] Craig, David and Perkins, H. Assessing Bullying in New Jersey Secondary Schools: Applying the Social Norms Model to Adolescent Violence, Presented at the 2008 National Conference on the Social Norms Approach, July 22, 2008. <http://www.youthhealthsafety.org/BullyNJweb.pdf>
[18] Englander, Elizabeth. Low Risk Associated With Most Teenage Sexting: A Study of 617 18-Year-Olds. Massachusetts Aggression Reduction Center, 2012.
[19] Englander 2012.
[20] Rice et al 2012.
[21] Ringrose 2013.
[22] James, C. with Davis, K., Flores, A., Francis, J., Pettingill, L., Rundle, M. and Gardner, H. Young People, Ethics and New Media: A Synthesis From the Good Play Project. Harvard Graduate School of Education, 2008.
[23] Bandura, Albert. Social cognition theory of moral thought and action. In W. M.Kurtines & J. L. Gewirtz (Eds.), Handbook of moral behavior and development (Vol. 1, pp. 45-96). Lawrence Erlbaum, 1991.
منبع: مدیا اسمارت
پاسخها