-
مصاحبه با دکتر سیما قاسمی بخش دوم
سمیه: خانم دکتر از صفحه فیزیک در جامعه نشریهی فیزیک روز برامون بگید. تو اون صفحه دقیقاً در مورد چه موضوعاتی صحبت میشد؟ اگه چندتا مثال بزنید خیلی به روشن شدنش کمک می کنه. و آیا بازخوردی هم از مخاطبان می گرفتید؟
سیما قاسمی: مطالب این صفحه بیشتر به شکل گزارش و مصاحبه بود. در این صفحه با فعالان ترویج فیزیک در جامعه یا کارآفرینان مرتبط با فیزیک گفتگو میکردیم و تجربههای کاریشان را بازتاب میدادیم. از مراکزی در ترویج علم گزارشی تهیه میکردیم که بر فیزیک تمرکز دارند یا از باشگاههای فیزیک میگفتیم. گزارشهایی از فعالیتهای دانشآموزی فیزیک داشتیم یا گزارشی از فعالیتی از معلمان فیزیک. از کابردهای فیزیک مثلاً در باستان شناسی هم مطلب داشتیم. متأسفانه مثل خیلی کارهای دیگر در بازخورد گرفتن از مخاطب خیلی موفق نبودیم به جز موردهای شفاهی از دوستان و آشنایان.سمیه: باشگاه های فیزیک هم خیلی خوب رشد کردن و در اکثر دانشگاه ها گسترش پیدا کردن. به گمانم معرفی اونها توسط رسا به معلمان علاقمندی که آشنایی ندارن می تونه مفید باشه اما همونطور که گفتید شما در زمینههای اجتماعی یا کارهای داوطلبانه هم فعالیت دارید. می شه لطفاً برامون ازین بخش بیشتر بگید و در مورد مطالعاتی که داشتید و بهتون کمک کرده هم توضیح بدید؟
سیما قاسمی: تمام فعالیتهایی که در فرهنگنامه و سرای محله و انجمن محلی و … داشتهام داوطلبانه بوده است. ببینید برای من مرزی بین کار داوطلبانه و کار رسمی نیست. من هردو را شغل میدانم و برایم به یک اندازه جدی است. شما نمیتوانید در کاری رشد کنید و موثر باشید مگر اینکه کاملاً روی آن متمرکز بشوید. در مورد مطالعه خود شما خیلی بهتر من از میدانید و تجربه دارید. کار اجتماعی و کار ترویجی فعالیتی میانرشتهای است و مطالعه در این زمینهها یعنی مطالعه در تاریخ و روانشناسی و جامعه شناسی و فرهنگ. من این سالها این مسیر را دنبال کردهام و خود این مطالعهها مسیرهای جدید را برایم باز کردند. مثلاً یک جایی در مطالعههای آزادم با نقش شعر در فرهنگ و زندگی ایرانی آشنا شدم و اینکه شعر و قصههای اسطورهای چطور در ایران در طی قرنها ترویج میشده و سینه به سینه میگشته است. شاید به نظر نامربوط به کار ترویج علم بیاید ولی اتفاقاً همین موضوع راه جدیدی را برایم باز کرد و متمرکز شدم بر مطالعهی شعر و شاعران و کار آنها، نه از منظر ادبی که تخصصم نبود، از این منظر که یاد بگیرم چطور اینقدر عمیق و ماندگار با مردم ارتباط میگرفتهاند. میبینید مطالعهها خودشان درهایی را باز میکنند. مطالعه معمولاً به جایی میرسد که نمیشود مطالعهی مربوط به کار و زندگی و کار داوطلبی را از هم تفکیک کرد و در هم تنیده میشوند و هر کدام به دیگری و البته به رشد شناخت در شما کمک میکند.
سمیه: و چقدر این مطالعات شما در گفتگوهایی که گاهی باهاتون داشتم خودشو نشون می داد. همیشه نکته هایی رو بیان می کردین که نگاه نو و متفاوتی به قضیه بود. مثل اون صحبت با شما در مورد واژه “خرافه” که یادآوری کردید بهتره از اسطوره و افسانه به جای خرافه استفاده کنیم تا بار منفی نداشته باشه.
سمیه: حقیقتش من بیشتر از همه فکر می کردم تمرکز شما روی موزه علوم باشه ولی ظاهراً این بخش اصلی کارهای شما نیست و خیلی فعالیتهاتون گستردهتره با این وجود توضیحات شما در مورد تاریخچه موزه علوم و فناوری و حیطه فعالیتهای اون و مخاطبانش می تونه برای خواننده ها خیلی مفید باشه .
سیما قاسمی: دربارهی تاریخچهی موزهی علوم آشنایی زیادی ندارم جز اینکه میدانم از سال ۱۳۸۹ آغاز به کار کرده است و ابتدا تمرکز فعالیتهای موزه بر نشان دادن تاریخ علم و فناوری در ایران در دورهی اسلامی بوده است و بعد از آن کم کم علاوه بر میراث علم، وارد حوزههای دیگر علم هم شده است. اما دربارهی حیطهی فعالیت موزه پرسیدید. خب کار موزه از اساس ترویج علم است و برای این کار فعالیتهای مختلفی برای مخاطبان گوناگون دارد: یک سری فعالیتها را در محل خود موزه در تهران دارد که برای ارتباط مخاطب با علم طراحی شدهاند و مخاطب باید به محل موزه برود و در آنها شرکت کند: مثل گالریهایی در محل مرکزی موزه که با ایجاد فضایی تعاملی محیطی برای ارتباط مخاطبان با علم فراهم میکنند یا رویدادهایی موقت در موضوعهای مختلف علمی برگزار میشود تا در فضایی بازیگونه، مخاطب با موضوعهایی از علم ارتباط نزدیک برقرار کند و بپرسد و تجربه کند یا جشنوارهی علم برای همه که برای ارتباط نزدیک مردم با علم و با متخصصان برقرار میشود. بعضی فعالیتها هم برای خارج از موزه طراحی شدهاند: مثل نمایشگاه سیار موزه که در شهرهای مختلف کشور برقرار میشود یا اسباببازیهایی که برای آشنایی بیشتر با فناوریهای بومی و قدیمی کشور ساخته میشود یا کتابهای علمی که موزه منتشر میکند. بخشی از فعالیتهای موزه هم برای آشنایی بیشتر همکاران و پژوهشگران موزه با ابعاد مختلف ترویج علم و برای بحث و تبادل نظر بین کنشگران حوزههای ترویج علم و موزهها برگزار میشود که معمولا به شکل نشستهای تخصصی هستند.
در کل در موزهی علوم تلاش میشود تا به شکلهای مختلف با طیف مختلفی از مخاطبان ارتباط برقرار شود و زمینههایی برای ارتباط با علم ایجاد شود. هدف غایی در موزهی علوم شاید این است که محیطی فراهم کند تا شهروندان بتوانند با کمک تجربههایی که در موزه دارند با علم ارتباط برقرار کنند و با این ارتباط بتوانند هم بر علم و هم بر زندگی خود اثرگذار باشند.
سمیه: چقدر خوب می شه اگه همه معلمان و مدیران آموزشی با این فضاها آشنا باشن و بچه ها رو در شرایط مناسب برای بازدید ببرن. همیشه از این اتفاق ها به عنوان بهترین خاطرات مدرسه یاد می کنم.
سمیه: خانم دکتر بازدیدکننده های موزه معمولاً چه سن و سالی دارن و اغلب چطور از وجود موزه آگاه شدن و تصمیم به بازدید گرفتن؟ البته در اون حد که شما و همکارانتون تونستید مطلع بشید.
دکتر قاسمی: من در بخش هماهنگیها و مدیریت بازدیدهای موزه همکاری ندارم و در بخش پژوهشی فعال هستم و اطلاعاتم طبقهبندی شده نیست. تا جایی که باخبرم و در آمارهای موزه دیدهام بازدیدکنندههای ساختمان مرکزی موزه بیشتر دانشآموزان هستند که در دستههای مختلف و از طرف مدارس به موزه میآیند و ساعاتی را آنجا به تعامل با وسایل و آثار موزه میپردازند. بیشتر این دانشآموزان در دورهی متوسطهی اول هستند. در رویدادها و جشنوارهها مخاطبان خانوادگی شرکت میکنند و تمام اعضاء خانواده مخاطب رویدادها هستند.
سمیه: کاش چنین فضایی برای بچه های شهرستانها هم وجود داشت. این تمرکز موزه ها، پارکهای فناوری، حتی رصدخانه ها، جشنواره ها و… در پایتخت یکی از آسیب های آموزشه.
با عرض پوزش، هیچ پاسخی یافت نشد.
برای پاسخ دادن وارد سایت شوید.

