پاسخ های انجمن ایجاد شده است

مشاهده 1 - 15 از 15 پست
  • محیا

    عضو
    5 اردیبهشت 1400 در 14:26

    اقای برجسته چقدر عالی گفتید یادمه خودم در مقطع راهنمایی)متوسطه اول) کلی تو بخش مختصات مشکل داشتم و دروغ نگم بدم میومد …الان که شما داشتید این خاطر رو میگفتید متوجه شدم چقدر شیرین بوده …اینجاست که شیوه یاددهی_یادگیری چقدر در آ.پ ما موثره و بچهای ما حق دارند که درس ها براشون سخت باشه چون یادنگرفتند که چگونه یادبگیرند(فرایادگیری) .

  • محیا

    عضو
    15 اسفند 1399 در 20:23

    سلام و وقت بخیر
    من به شخصه چون در نقش های متفاوت با والدین بودم از انواع چالش ها رو تجربه کردم اما مهمترین مبحث جالب توجه ، عدم آگاهی و مقاومت والدین در برابر پذیرش یک سری باورها و ارزشها بوده ؛ وقتی در زمینه ازدواج زودهنگام، ترک تحصیل بچها، بی توجهی به بچها ، ایجاد رابطه سازنده با فرزندانشان و درک و بخشش اشتباهات فرزندانشان صحبت مبکنم به شدت مقاومت میبینم ، انها دایما دانش آموزان را با شرایط دوران نوجوانی خودشان مقایسه میکنند و میگویند ما که این مسائل را نداشتیم ! ما اطاعت میکردیم و …البته دراین بین با والدین انعطاف پذیری هم روبرو شدم که برای بهترشدن حالات روحی و روانی، تحصیلی ، شخصیتی فرزندانشان از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند و پذیرای تغییر بودند

  • محیا

    عضو
    9 اسفند 1399 در 20:31

    یکی از چالش های اساسی آموزش پرورش شیب تند افزایش بازنشستگان هست
    و از طرفی استخدام نیروهای جدید که حالا باید تهمیدات لازم و اموزش های لازم را ببینید
    تا بتوانند برای کلاس اماده شدند

    یک سوال : کدام گروه ها واقعا شایسته معلمی هستند
    _ دانشجو معلمان ؟

    _معلمین استخدام شده در سال۸۸ ؟

    _معلمین نظام قدیم؟

    _معلمین وارد شده از نهضت سواد اموزی ؟

    _معلمین حق التدریس ؟

    _معلمین استخدامی جدید فارغ التحصیل دانشگاههای وزارت علوم ؟

    اگر گروهی رو از قلم انداختم لطفا یاداوری کنید که اضافه کنم

  • محیا

    عضو
    2 اسفند 1399 در 17:00

    انچه که در این چند سال اخیر بسیار موردتوجه بوده دفاع از حقوق معلمان چه حقوق مادی و چه حقوق معنوی بوده
    به طوری که کمپین های مختلفی برای دفاع از معلمان تشکیل شد
    هرچند در یکی دوسال اخیر افزایش حقوق رو در معلمان داشتیم و رشد خوبی داشته

    اما سوالی که ایجاد میشه این هست که :

    آیا معلم ها شایستگی های لازم برای معلمی را دارند ؟

    آیا معلمان در قبال این مطالبه ، به رشد و پیشرفت علمی و عملکردی خودشون توجه کرده اند؟

    آیا معلمان در این سالها تلاش کردند که با فناوری های نوین ، روشهای نوین آموزشی و شیوه های کلاسداری جدید آشنا شوند ؟

    آیا معلمین ما هرسال بهتر از سال قبل در حوزه آموزش و پرورش در کلاس درس حضور می یابند یا چون یک تخته سیاه خاک خورده و از قبل نوشته شده ، مطالب درسی رو طوطی وار به بچها انتقال میدهند بدون هیچ کم و کاست ؟

    شاید بپرسید منظور از شایستگی ها و مهارتهای معلمی چیست که مطرح میکنید ؟

    در کتاب سانتراک(روانشناسی تربیتی) دوعامل مهم رو مطرح میکنه که معلمین برای تدریس باید داشته باشند
    ۱_دانش و مهارت های حرفه ای
    شامل
    تسلط بر محتوا و راهبردهای آموزشی ،
    مهارت های هدف گذاری و برنامه ریزی اموزشی،
    مهارت های اداره کلاس،
    مهارت های انگیزشی،
    مهارت های برقراری ارتباط
    مهارت های فناوری

    ۲_تعهد و انگیزه که خب یعنی نگرش خوب نسبت ب دانش اموزان و اهمیت دادن به انها و…

  • محیا

    عضو
    4 آبان 1399 در 19:19

    مریم عزیز اونقدر با شوق تعریف کردی ک منم دوست داشتم جز یکی از اعصای این گروه و اجتماع پزوهشی میبودم 😍

  • محیا

    عضو
    1 آبان 1399 در 15:30

    سلام بنطر من یکی از بزرگترین مشکلات مردم ما توانایی خوب گوش دادن هست و اینک ما هنوز نمیتونیم ب معنی واقعی کلمه انتقاد بشنویم! ما فقط گاهی ادعا میکنیم که میتونیم بشنوییم درحالی ک مشکل اصلی خوب گوش ندادن ما اینک ما هنوز به اون مرحله ار رشد شخصیت نرسیدیم ک بتونیم انتقاد دیگران نسبت ب نظر یا عقیده خودمون رو هضم کنیم ! شاید هم ما میترسیم بشنویم که مبادا کلیه باورها و نگرشهامون بهم بریزه ما میترسیم حقیقت چیز دیگری غیر از نظر ما باشه …

  • محیا

    عضو
    26 خرداد 1400 در 21:55

    مرسی از نظر مثبت شما درمورد سوالاتتون
    ۱_خب من درمنطقه ای هستم که خانواده ها مذهبی هستند و غالبا از بچگی کلاس قران فرستاده می شوند و البته خیلیها هم اونقدر شیوه خوانش قران رو درسالهای قبل تمرین کردند که شاید یک نفر درکل کلاس ۳۰نفره مصکل خوانش قران داشت بنابراین تصمیم گرفتم هر ۳جلسه به حل تمرین ها و هر ۲ جلسه روخوانی داشته باشیم بچها قسمت هایی که مخصوص خودشان بود)هم روخوانی هم حل تمرین) را اماده میکردند و دد کلاس ارائه میدادند و بنابراین فرصت میشد به بحث و گفتگو بپردازیم
    ۲_ارزشیابی من ۳بخش بود یک بخش بر مبنای مشارکت و فعالیت در کلاس بود که بیشترین نمره رو اختصاص دادم بخشی امتحان روخوانی و بخص اخر هم امتحان کتبی .
    ۳_بله قطعا میشه حداقل در دوره دوم تمام و کمال میشه اجرا کرد من ۳سال پیش پایه ششم درس میدادم و آنجا همین شبوه را اجرا کردم و البته فرقش دراین بود که ان زمان حضوری بود و یک فعالیت حفظ جز سی بود که من از بچها خواسته بودم برای تایید کردن سوره ای که حفظ هستند باید حتما معنیش رو بلد باشند و درموردش نظربدهند و حسشون رو بگن اگر تحقیق کردند یا تفسیرشو خوندند به کلاس ارائه بدهند بادم هست که تاثیر خوبش دراین بودکه بچها میگفتند خانم وقتی نماز میخونیم میفهمیم چی داریم میخونیم و خب این برای من کافی بود🙂

  • محیا

    عضو
    26 خرداد 1400 در 21:47

    چقدر عالی و خوب که از تجربتون گفتید ،به واقع اثر یک معلم خوب میتونه خیلی از اشتباهات ،بدفهمی ها یا خلاهای معلمان قبلی رو جبران کنه، جالبه زبان آموزی شیوه های متفاوتی داره حتی درحال حاضر آموزش زبان کاملا متفاوت از دوره های ما هست اما شیوه آموزش عربی و قرآن هنوز به همان شکل باقی مانده…

  • محیا

    عضو
    27 فروردین 1400 در 21:55

    ممنونم از جمله زیباتون رسالت ما این رو ایجاب میکنه و البته توفیقی هست که خدا به معلمان داده

  • محیا

    عضو
    12 فروردین 1400 در 13:07

    اقای برجسته واقعا تو جامعه ما هنوز دکتر و مهندس شدن یک رویا و هدفه چون از تو رشته های دیگه چیزی در نمیاد مگر بعضی رشته های هنری ک تازه تونسته جا باز کنه ،نوجوانان در حال حاضر خیلی خوب میفهمند ک ادامه تحصیل یا رفتن ب دانشگاه نه چیز علمی به ادم اضافه میکنه نه میتونه اونها رو به لحاظ شغلی و مالی به جایگاهی برسونه ، اصلا درس خوندن چه فابده ای داره برای بچها وقتی که نمیتونه جوابگوی سوالات و نیازهای اونها باشه؟

  • محیا

    عضو
    7 فروردین 1400 در 10:46

    اقای بهادری این مساله در مورد بچهای متوسطه اول هم بیداد میکند فشارها بر سر انتخاب رشته و رفتن به تجربی یا دست کم نظری بسیار زیاد است، از بعدی دیگر ناهماهنگی بین والدین و معلمان باعث شده هرکسی مسولیت جایگاهش را نپذیرد و ضعف ها یا مسائل ایجاد شده را به گردن دیگری بیاندازد، دست آخر شاهد بی انگیزگی و زده شدن دانش آموز از درس میشویم، تازه اینها به کنار، مشکلات روحی،روانی،چالشها و مشکلاتی که درنوجوانان به وجود امده را، چه کسی به گردن میگیرد؟ شما خودتان در ارتباط با نوجوانان هستید؛ واقعا چه باید کرد، از چه کسی باید شروع کرد؟

  • محیا

    عضو
    15 اسفند 1399 در 21:41

    بله دقیقا همینطوره یعنی والدین انتظار درک شدن دارند تا درک کردن …
    چالش های نوجوانان در مواجه با
    تغییرات اجتماعی،
    در دسترس بودن اطلاعات و بروز کردن خودشون با اخرین تغییرات در زمینه های مد ، بازیها، شیوه های یادگیری نوین ،
    افزایش بستر های شغلی و همچنین استقلال مالی که درحال حاضر نوجوانان به واسطه شغل های پاره وقت ایجاد کرده اند ،
    افزایش روابط با جنس متفاوت و چالش های پذیرش در بین همسالان و دوستان مجازی ،
    افزایش روحیه تفکر انتقادی و نپذیرفتن بی چون و چرای باورها و ارزشهای والدین و… با شرایطی روبرو هستند که میشود گفت والدینشان در سالهای جوانی و حتی میانسالی باان روبرو هستند! بااینهمه به نظرمن به جای برگزاری جلسات مکرر برای والدین در ارتباط با نوجوانان و اسیب هلی فضای مجازی باید جلساتی مشترک بین والدین و نوجوانان بگذاریم تا آنها شیوه های تعامل با یکدیگر و ارتباط سازنده و توانایی حل مسائل پیش روی را به صورت عملی یادبگیرند.

  • محیا

    عضو
    9 اسفند 1399 در 21:40

    پس در واقع میشه گفت برای تربیت معلمی
    قبل از معلم شدن، در حین معلمی نیاز به تمرین و مداومت آموزش و پرورش برای بروزرسانی و حمایت معلمان دارد
    باید که معلمان را همجنان که تشویق میکنیم همچنان که کارهایشان را از ریز و درشت میبینیم انتقاد سازنده رو در اونها تقویت کنیم و روحیه بروز شدن و حس خوب بعدش رو تقویت کنیم بنظرم باید درکنارش کمک کنیم معلمان در لحطه زندگی کنند بسیاری از ما در حین کار چندین فکر به ذهنمون میاد و اجازه تمرکز را از ما میگیرد بنظزم لازمه که معلمان تمرین خالی شدن ذهن را انجام دهند تا بتوانند اقرگزار تر باشند ولی یک سوال چه کسی ،چه نهادی این باید ها را میابد ؟ و در برنامه ضمن خدمت و کارگاه های معلمان لحاط نیکند و چه کسی به درستی ان را اجرا میکند !؟

  • محیا

    عضو
    9 اسفند 1399 در 21:08

    سلام عزیزم
    بله متاسفانه دانشگاه فرهنگیان انچنان که باید نتونسته موفق باشه حتی در مصاحبه ها معیارهایی رو لحاظ میکنندکه چندان با ویژگی های یک معلم خوب هم راستا نیست و دانشجویان در دانشگاه هم انچنان که باید عملی یادنمیگیرند
    درمورد امنیت شغلی با شما موافقم انگار وارد کردن ترس به ادمها و اینکه همیشه دغدغه کار را داشته باشند بیشتر باعث شکوفایی ظرفیت هایشان میشود اما از طرفی این راه انسانی نیست یعنی سنجش معلمان بسیار مهم است اما فشارروانی حاصل از امنیت شغلی کمی با وجدان اخلاقی مغایر است بنظر میرسد که سنجش هرساله معلمان که درقالب امتیاز ارزشیابی اخرسال داریم آیتم هایش باید خیلی دقیق تر ، متمایز تر و موشکافانه تر انتخاب و بررسی شود معلمان باید بدانند که کارهایشان چه خوب و چه بد دیده میشود و بینشان تفاوت هست
    اما باز فکر میکنم آیا این مقایسه معلمان کار درستی است؟

  • محیا

    عضو
    9 اسفند 1399 در 20:40

    به نظر من اینکه معلمان از اول برای معلمی تربیت شوند مهمه و نمیشود از کسی که برای اینکار تربیت نشده و صرفا علم آموزش بلد است انتظار معلمی داشت ، یک معلم باید ارتباط بلد باشد ،باید عشق به بچها در او موج بزند ، یک معلم باید مسولیت پذیر باشد فداکار باشد و‌… اینها وقتی نشان داده میشود که مرکزی باشد برای شناسایی چنین افرادی ،شناسایی ادمهایی که پتانسیل معل شدن دارند

مشاهده 1 - 15 از 15 پست