انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها گروههای مقطع دبستان گروه معلمان علوم دبستان آیا مشاهدات خالی از پیشداوری اند؟

  • سمیه شهریسوند

    عضو
    6 دی 1399 در 20:21

    در مطلب پیشین به تفاوت مشاهده و استنباط اشاره کردیم. مشاهده، دیدن و شنیدن و شناخت محیط با استفاده از حواس یا ابزار و ثبت پدیده های اطراف بدون اعمال پیشداوری و نظر شخصی است و استنباط برداشت ما از آنچه دیده ایم. مثلا دیدن خودروی در حال حرکت، مشاهده و گفتن جمله “این خودرو فرسوده است” استنباط ماست.
    اما آیا واقعا ذهن انسان می تواند از هر گونه قضاوت تهی شده و پدیده ها را دقیقا آنگونه که هست ببیند و توصیف کند بدون آنکه چیزی از آن کم یا به آن اضافه نماید؟
    خیابان ما در اوایل پاییز همیشه پر از برگهای زرد و سرخ و نارنجی است. اغلب من همه اینها را می بینم و از دیدنشان لذت می¬برم و حتی عکس می گیرم تا در خاطراتم ثبت شوند ولی یک سال هم پیش آمد که حتی متوجه نشدم پاییز شده است. وقتی به خانه برگشتم و در مورد زیبایی خیابان سوال کردند چیزی از برگها در خاطرم نبود.
    دوستی را در فضای مجازی می شناختم که نامش را با الفبای انگلیسی نوشته بود و من همیشه در ذهنم آن را “منطقی” می خواندم. بعدها در یک گفتگو تذکر داد که نامش “منقبتی” است. بسیار متعجب شدم چون من واقعا منطقی دیده بودم. خوب که فکر کردم دیدم این دو واژه کمی از نظر تلفظ و نوشتار شبیه اند اما دلیل اصلی اشتباه من گفتار منطقی اوست که همیشه در بحث ها به آن فکر کرده ام.
    ذهن همه ما پر از این تجربه هاست. پر از خاطراتی از چیزهایی که وجود داشته و ندیده ایم و گاهی حتی وجود نداشته و دیده ایم!
    در دنیای علم هم چنین است. دانشگران نیز انسان اند با تمام ویژگی های انسانی. تاثیرپذیری از افکار و تجربیات و احساسات نه تنها روی استنباط ما بلکه روی مشاهداتمان هم اثر دارد. مجموعه این عوامل تعیین می کند که ما چه چیزهایی را ببینیم و برایمان پرسش مطرح شود و آن را پیگیری کنیم و از کنار چه چیزهایی بی تفاوت و بی توجه عبور کنیم. این عوامل تعیین می کنند ما چگونه ببینیم و چگونه بین مشاهداتمان ارتباط برقرار کنیم.
    داروین سالهای زیادی همراه دریانوردان و کاشفان سرزمینهای جدید سفر می کرد. او و همراهانش گیاهان و جانوارن و فسیلها را می دیدند ولی ذهن متفاوت داروین باعث شد چیزهایی را ببیند که دیگر همراهانش نمی دیدند. ارتباطی بین ساختار بدن موجودات و فسیلها در مناطق مختلف جهان دید که منجر به نظریه انتخاب طبیعی شد. دانشگران بعد از او هم تحت تاثیر همین نظریه توانستند شواهد جدیدی ببینند. شواهدی که قبلا هم بود ولی توجه آنها را جلب نمی کرد.
    آنچه کوپرنیک و کپلر و گالیله و مردمان باستان از طلوع و غروب خورشید می دیدند یکی بود اما این دانش پیشین، ابزار جدید، خلاقیت و تجسم متفاوت دانشگران بود که دیدگاه متفاوتی ایجاد کرد و نظریه زمین-مرکزی را به خورشیدمرکزی تغییر داد.
    جمله معروفی بین فیلسوفان و به ویژه فیلسوفان علم مطرح است که می گوید: مشاهدات، نظریه بارند.
    یعنی مشاهدات ما تحت تاثیر نظریات و اندیشه های ما قرار دارند. نظریات هستند که تعیین می کنند چه چیزهایی را ببینیم و چه چیزهایی حتی در کادر ما قرار نگیرند.
    اگر چنین است پس چرا تاکید می کنیم مشاهدات باید خالی از پیشداوری باشند؟
    آگاه بودن به این مسئله(نظریه بار بودن مشاهدات) کمک می کند کمتر تحت تاثیر عوامل ناخواسته قرار بگیریم و مشاهداتی دقیق تر و بی طرفانه تر داشته باشیم و راه را برای خلاقیت و ارائه دیدگاه های جدید بازتر کنیم.

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا