خانه ‹ انجمن ها ‹ خوشه انسان و سلامت ‹ گروه والدین و معلمان ‹ برشی بر ویژگی های یک معلم خوب
برچسب خورده: گفتگوی هفتگی, معلم شایسته
برشی بر ویژگی های یک معلم خوب
معلم خوب چه ویژگی هایی دارد؟
یافته های تحقیق کوریت و ویلسون (۲۰۰۲) با پرسش ویژگی های “معلم خوب” از دانش آموزان این شد .
-معلمان خوب انگیزه می دهند،نظم را برقرار می کنند،علاقه مند به کمک هستند، آنقدر توضیح می دهند تا همه دانش آموزان بفهمند، فعالیت های کلاسی متنوعی دارند و سعی می کنند دانش آموزان را درک کنند.📌معلم خوب
📌یادگیری
📌روایتی از کتاب ذهن ،یادگیری و آموزش نوشته ی تریسی تاکوهاما- اسپینوزا ترجمه محمود تلخابی وهمکارانو همینطور که از فهرست برمیاد، جای بخش زیادی از این مهارت ها در آموزش ها خالیه
این فهرست رو هم مجموعه افروز قبلا منتشر کرده بود:
۱- دانشآموزان را کنترل نمیکنند.
۲- یاد میدهند و از دانشآموزان یاد میگیرند.
۳- همهچیزدان و علامه دهر نیستند.
۴- از بیان اینکه جواب سؤالی را نمیدانند، هراسی ندارند.
۵- به روشهای قدیمی و آزمودهشده نمیچسبند.
۶- به کتاب درسی بسنده نمیکنند؛ از کتاب شروع میکنند و از آن فراتر میروند.
۷- به دانشآموزان به عنوان شرکای آموزشی نگاه میکنند.
۸- به جای سخنرانی دانشآموزان را با موضوع درس درگیر میکنند.
۹- به دنبال «دانشآموز ایدهآل» و حرفگوشکن نیستند.
۱۰- برای هر دانشآموز شیوهای منحصربهفرد دارند.
۱۱- از برچسبهایی مثل زرنگها، باهوشها، تنبلها، درسنخوانها فراریاند.
۱۲- بچهها را با هم مقایسه نمیکنند.
۱۳- فکرها، ابتکارها و آرزوهای دانشآموزانش را به رسمیت میشناسد.
۱۴- آسانیاب و در دسترساند؛ بچهها به راحتی میتوانند به آنها نزدیک شوند، با آنها دوست شوند و صحبت کنند.
۱۵- نسبت به شناختن دانشآموزانشان مشتاقند.
۱۶- فرآیند یادگیری را ساده میکنند و از پیچیده جلوه دادن موضوعات پرهیز میکنند.
۱۷- کلاس را کنترل نمیکنند، اداره میکنند.کدام موارد رو می تونیم شخصا پیاده کنیم و نه تنها معطل تایید و تشویق بیرونی و رسمی نباشیم، بلکه تایید رو از تاثیری که میگذاریم، دریافت کنیم؟
#گفتگوی_هفتگی
#معلم_شایستهانچه که در این چند سال اخیر بسیار موردتوجه بوده دفاع از حقوق معلمان چه حقوق مادی و چه حقوق معنوی بوده
به طوری که کمپین های مختلفی برای دفاع از معلمان تشکیل شد
هرچند در یکی دوسال اخیر افزایش حقوق رو در معلمان داشتیم و رشد خوبی داشتهاما سوالی که ایجاد میشه این هست که :
آیا معلم ها شایستگی های لازم برای معلمی را دارند ؟
آیا معلمان در قبال این مطالبه ، به رشد و پیشرفت علمی و عملکردی خودشون توجه کرده اند؟
آیا معلمان در این سالها تلاش کردند که با فناوری های نوین ، روشهای نوین آموزشی و شیوه های کلاسداری جدید آشنا شوند ؟
آیا معلمین ما هرسال بهتر از سال قبل در حوزه آموزش و پرورش در کلاس درس حضور می یابند یا چون یک تخته سیاه خاک خورده و از قبل نوشته شده ، مطالب درسی رو طوطی وار به بچها انتقال میدهند بدون هیچ کم و کاست ؟
شاید بپرسید منظور از شایستگی ها و مهارتهای معلمی چیست که مطرح میکنید ؟
در کتاب سانتراک(روانشناسی تربیتی) دوعامل مهم رو مطرح میکنه که معلمین برای تدریس باید داشته باشند
۱_دانش و مهارت های حرفه ای
شامل
تسلط بر محتوا و راهبردهای آموزشی ،
مهارت های هدف گذاری و برنامه ریزی اموزشی،
مهارت های اداره کلاس،
مهارت های انگیزشی،
مهارت های برقراری ارتباط
مهارت های فناوری۲_تعهد و انگیزه که خب یعنی نگرش خوب نسبت ب دانش اموزان و اهمیت دادن به انها و…
سلام و وقت بخیر.
من فکر میکنم اکثر معلمان شایستگی های معلمی را کسب نکرده اند و به دنبال کسب آن هم نیستند!
علت این موضوع هم در چند حیطه میشود بررسی کرد:[موارد به صورت کلی و بر اساس تجربه شخصی نوشته ام مسلما استثنائات وجود دارند.]🔷سیاست های کلی:
🔸تفاوتی بین معلم تلاشگر و منفعل وجود ندارد.(معلمانی را دیده ام که با وجود مقالات چاپ شده معتبر و کتاب های موفق آنطور که باید تشویق نشده اند و به این خاطر سرخورده و نا امید شده اند.)
🔸حتی اگر معلمی اشتباه یا اشتباهاتی داشته باشد؛ تذکر جدی داده نمیشود و به صورت جدی مواخذه نمیشود. (در دوران تدریس مجازی شاهد این بودم که عده قابل توجهی از معلمان آنطور که شایسته است معلمی نکردند و مدیر مدرسه و دیگر مسئولان پیگیری لازم را نداشتند. البته اکثر معلمان خیلی بیشتر از وظیفه تلاش کردند و شایسته تقدیرند. اما وجود حتی یک معلم منفعل هم تأسف بار است.)
🔸آموزش معلمان چه در دوران دانشجویی و دوره های یک ساله و چه در ضمن خدمت ها سطح قابل قبولی ندارد. (انتقاد های زیادی به این قسمت وارد است؛ از جمله دوره کارورزی دانشجومعلمان که اگر 4 ساله بشود و درسهای نظری و عملی در قالب پروژه های مختلف از دانشجو خواسته بشود تا از همان ابتدا در مدارس حضور فعال داشته باشند؛ خیلی مفید تر از شرایط فعلی است.)🔷فضای اجتماعی:
🔸به خاطر اوضاع اقتصادی و کمبود شغل، انگیزه متقاضیان این حرفه تضمین شغلی است و نه علاقه به معلمی؛ که باعث میشود به کسب مهارت های لازم رغبت نداشته باشند.
🔸به خاطر تعطیلات و ساعت کار به ظاهر کمتر نسبت به شغل های اداری دیگر همیشه صحبت از این است که معلمان کار خاصی انجام نمیدهند! ( شاید این دلیل بی اهمیت به نظر برسد اما نباید از اصل تکرار غافل باشیم. تکرار این جمله ها در جامعه و حتی بین خود همکاران و دانشجو معلمان باعث از بین رفتن انگیزه میشود.
البته شایسته نبودن بعضی معلمان و داشتن شغل دوم و سوم در به وجود آمدن این صحبت ها بی تاثیر نیست…)🔷حوزه فردی:
🔸تنبلی و بی انگیزه بودن اکثر معلمان برای کسب مهارت های لازم.
🔸مسئولیت پذیر نبودن معلمان
[این دو موضوع مشکل اکثر افراد جامعه است و فقط مربوط به معلمان نیست.]به نظر من برای اصلاح این اوضاع نیاز به مدیران با انگیزه و دغدغه مند هست. تا در حوزه سیاست گذاری، حوزه مدیریت آموزش و پرورش های استان و شهرستان ، حوزه مدیریت مدارس، راهبران آموزشی، مدیریت دانشگاه های فرهنگیان و….با برنامه ریزی درست در قسمت های مختلف کیفیت را بالا ببرند.
و به نظر من ابتدا باید عده زیادی از معلمان به این نتیجه برسند که نیاز به تغییر دارند و با این جریان همراه بشوند.
بنابراین باید ابتدا خودمان شروع به تغییر کنیم و بعد همکاران و دوستان را به این سمت راهنمایی کنیم.مسلما این روند طولانی خواهد بود و نیاز به برنامه ریزی قوی و جدی دارد.
#گفتگوی_هفتگی
#معلم_شایستهیکی از چالش های اساسی آموزش پرورش شیب تند افزایش بازنشستگان هست
و از طرفی استخدام نیروهای جدید که حالا باید تهمیدات لازم و اموزش های لازم را ببینید
تا بتوانند برای کلاس اماده شدندیک سوال : کدام گروه ها واقعا شایسته معلمی هستند
_ دانشجو معلمان ؟_معلمین استخدام شده در سال۸۸ ؟
_معلمین نظام قدیم؟
_معلمین وارد شده از نهضت سواد اموزی ؟
_معلمین حق التدریس ؟
_معلمین استخدامی جدید فارغ التحصیل دانشگاههای وزارت علوم ؟
اگر گروهی رو از قلم انداختم لطفا یاداوری کنید که اضافه کنم
فارغ از اینکه چرا معلم ها از کانال های مختلف و با شیوه های متفاوتی جذب می شوند، اگر به معیارهای سانتراک مراجعه کنیم، آیا دانش و نگرش حرفه ای لازم منوط به ورود از کانال به خصوصی است؟!
به نظر من اینکه معلمان از اول برای معلمی تربیت شوند مهمه و نمیشود از کسی که برای اینکار تربیت نشده و صرفا علم آموزش بلد است انتظار معلمی داشت ، یک معلم باید ارتباط بلد باشد ،باید عشق به بچها در او موج بزند ، یک معلم باید مسولیت پذیر باشد فداکار باشد و… اینها وقتی نشان داده میشود که مرکزی باشد برای شناسایی چنین افرادی ،شناسایی ادمهایی که پتانسیل معل شدن دارند
به نظرم صرفا دانستن دال بر توان آموختن و آموزش دادن نیست و خب البته از زمان ارسطو تا حال، آموزش و معلمی همیشه ترکیبی از فن و ارزش بوده و قاعدتا هنوز هم این روال برقراره، اما با این تفاوت که در بیان تخصصی، آموزش مساوی با معلمی نیست و از طرفی معلمی به عنوان یک حرفه، به ویژه حرفه ای که با انسان مواجه است، نیازمند دوره های تخصصی است که از آموزش صرف متمایز شود… اما از طرفی فقدان وجه ارزش متاسفانه این روزها در بسیاری شغل های دیگر هم غایب است… آیا این غیبت ناشی از شیوه معلمی ما در مدارس است؟!… به نظر می رسد چندان هم بی راه نباشد…
سلام.
من فرصت حضور در کلاس تقریبا تمامی افرادی که دوستمون محیا گفتن رو داشتم.
با احترام به تمامی معلمین عزیزمون؛
معلمین قدیمی در سیستم قدیم آموزش دیدند و در مقابل تغییرات و هماهنگ شدن و حتی یادگیری روش های جدید بسیار مقاوم هستند.
در کنار اونها، دوستانی تازه کاری که از دانشگاه فرهنگیان هم فارغ التحصیل شدند، بواسطه اینکه یک سری آموزشهای تخصصی رو دیدند (که بنظر من بیشتر نیاز به آموزش عملی دارند) هم در مقابل یادگیری روشهای جدید مقاومت می کنند. چه بسا روشی که بصورت تئوری آموزش دیدند بسیار متفاوت هست از آنچه که در عمل باید آنها رو به کار ببندند.(معلمی داشتیم که فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان بود و در کلاس داری ضعیف عمل می کرد و کلاسش هم در یکی از مناطق محروم بود و اعتراضش این بود که به ما اینها رو یاد ندادند. دوره کارورزی رو در مدارس سطح متوسط و بالای شهری گذرونده بود و اصلا این فضاها رو ندیده بود)
معلمین ماده 28 و حق التدریس رو انصافا همیشه مشتاق یادگیری دیدم.
به نظر من یک دلیل مهم میتونه امنیت شغلی باشه که برای همین همیشه به دنبال به روز کردن خودشون در همه زمینه ها هستند.سلام عزیزم
بله متاسفانه دانشگاه فرهنگیان انچنان که باید نتونسته موفق باشه حتی در مصاحبه ها معیارهایی رو لحاظ میکنندکه چندان با ویژگی های یک معلم خوب هم راستا نیست و دانشجویان در دانشگاه هم انچنان که باید عملی یادنمیگیرند
درمورد امنیت شغلی با شما موافقم انگار وارد کردن ترس به ادمها و اینکه همیشه دغدغه کار را داشته باشند بیشتر باعث شکوفایی ظرفیت هایشان میشود اما از طرفی این راه انسانی نیست یعنی سنجش معلمان بسیار مهم است اما فشارروانی حاصل از امنیت شغلی کمی با وجدان اخلاقی مغایر است بنظر میرسد که سنجش هرساله معلمان که درقالب امتیاز ارزشیابی اخرسال داریم آیتم هایش باید خیلی دقیق تر ، متمایز تر و موشکافانه تر انتخاب و بررسی شود معلمان باید بدانند که کارهایشان چه خوب و چه بد دیده میشود و بینشان تفاوت هست
اما باز فکر میکنم آیا این مقایسه معلمان کار درستی است؟بله. معلم حق التدریسی داشتیم که خیلی کارش رو خوب انجام نمی داد و بعد از اینکه باهاش صحبت کردیم حرفش این بود من اگر رسمی بشم هیچ کدوم از این کارها رو نمی کنم.
ما اونها رو نمی ترسونیم. خودشون برای خودشون بوجود آوردن.
و بالطبع چنین دیدگاهی میتونه در معلمهای رسمی ما هم وجود داشته باشه.
درمورد ارزشیابی با نظر شما کاملا موافقم. این فرم هنوز خیلی کار داره ضمن اینکه متاسفانه خیلی از مدیرها از روی دلسوزی یا … واقعیت رو در این فرمها اعمال نمی کنند.پس در واقع میشه گفت برای تربیت معلمی
قبل از معلم شدن، در حین معلمی نیاز به تمرین و مداومت آموزش و پرورش برای بروزرسانی و حمایت معلمان دارد
باید که معلمان را همجنان که تشویق میکنیم همچنان که کارهایشان را از ریز و درشت میبینیم انتقاد سازنده رو در اونها تقویت کنیم و روحیه بروز شدن و حس خوب بعدش رو تقویت کنیم بنظرم باید درکنارش کمک کنیم معلمان در لحطه زندگی کنند بسیاری از ما در حین کار چندین فکر به ذهنمون میاد و اجازه تمرکز را از ما میگیرد بنظزم لازمه که معلمان تمرین خالی شدن ذهن را انجام دهند تا بتوانند اقرگزار تر باشند ولی یک سوال چه کسی ،چه نهادی این باید ها را میابد ؟ و در برنامه ضمن خدمت و کارگاه های معلمان لحاط نیکند و چه کسی به درستی ان را اجرا میکند !؟
برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.