انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها گروه ادبیات کودک و نوجوان 🔻جاسوس پنجاپنج؛ خطری که بیخ گوش ماست!

برچسب خورده: , , ,

  • 🔻جاسوس پنجاپنج؛ خطری که بیخ گوش ماست!

  • الهام فخرایی

    عضو
    14 شهریور 1400 در 22:03

    الهام فخرایی

    رمان نوجوان “جاسوس پنجاپنج” به قلم فرحناز عطاریان با دوران معاصر و این روزها به طور خاص نسبت جدی و نزدیکی دارد؛ دورانی که بشر علی رغم همه دستاوردهای علمی و دست اندازی های تسلط گرایانه اش بر طبیعت، با یک پاندمی روبرو شده که هنوز پاسخ قانع کننده ای برایش ندارد.

    نویسنده روی موضوعی دست گذاشته و از کاراکترهایی استفاده کرده که در نگاه اول شاید برای مخاطب نوجوان کمی دیریاب به نظر برسد، اما هر چه به اواسط رمان نزدیک تر می شویم، جذابیت و چرایی فضاسازی ها، کاراکترها، روابط، سطوح مختلف داستان و بقیه جزییات بیشتر روشن می شود.

    “جاسوس پنجاپنج” از فصل های مختلفی تشکیل شده و عنوان بندی هر فصل گویای یکی از فرازهای داستان است که هر بار خواننده را به دنبال کردن ماجرا تشویق می کند؛ عناوینی مانند تازه به کانال رسیده ها، ملاقات در پارک مرکزی، هاش تو اس، شصت و یک و راز چنار کهنسال.

    وقتی داستان را می خوانیم، می دانیم که با یک ماجرای واقعی روبرو نیستیم، اما همزمان نشانه گذاری های مکانی واقع گرایانه این فرصت را به خواننده می دهد تا با داستان ارتباط برقرار کرده و از موقعیت ها یا شخصیت ها آشنایی زدایی کند؛ مانند پارک مرکزی، ایستگاه مترو، باغ های گردو، اداره بحران، محقق، رئیس و… که مخاطب را در میانه دنیای خیال و واقعی نگه داشته و ذهن را قلقلک می‌دهد که چیزها را جور دیگری نگاه کند؛ مثلا همین طور که روی صندلی نشسته، به این فکر بیفتدکه نکند شصست و یک اینجا قایم شده باشد یا ممکن است این همان دریاچه پارک مرکزی باشد؟! آیا ما هم می توانیم راه حلی برای این مشکل پیدا کنیم و….

    مهمترین ویژگی این رمان از جهاتی به کارگیری تکنیک آشنایی زدایی است که به شکل های مختلف خودش را نشان می دهد.

    داستان دو بخش اصلی دارد که با دو موقعیت مکانی و جهت جغرافیایی از هم تفکیک شده است. از یک طرف در جهت جغرافیایی شرق با اعداد طرفیم، نام کسی را نمی دانیم و همه شماره گذاری شده اند، شرق تاریک، زمخت و یکدست است، فردیت، تنوع و تردید در آن جایی ندارد، همه چیز و همه کس در خدمت اهداف گروه خاص “گنده بک” ها است.

    در مقابل در غرب با یک مجموعه منسجم، مهربان و معقول طرفیم که هر کدام داستانی شخصی دارند… این تقسیم بندی و تمایز را از زاویه فلسفه سیاسی می توان به شکل های مختلفی تعبیر کرد، هر چند نمی دانیم که آیا نویسنده هم این زوایا و سوابق تاریخی را در نظر داشته یا خیر.

    نقطه شروع روایت به لحاظ جغرافیایی، فراز و فرود قهرمان و کارکترهایی که خلق شده، بیش از اینکه خوب یا بد مطلق باشند، یک طیف را نمایندگی می کنند، درواقع شکستن کلیشه ها ناگزیر دوگانه سیاه و سفید را کمرنگ کرده است؛ بنابراین نه تنها با یک ابرقهرمان روبرو نیستیم، بلکه قهرمان و شخصیت های داستان خیلی هم آسیب پذیر هستند. همه آنها چیزی یا چیزهایی را از دست داده اند یا از آنها گرفته شده و همین باعث می شود علی رغم تمام پلشتی ها و ویژگی های منفی که نویسنده در شرق توصیف می کند، باز هم با جاسوس پنجاپنج همدلی کرده و آرزو کنیم که بتواند از پس این ماجرا بربیاید، البته نه اینکه ماموریت گنده بک ها را عملی کند.

    درواقع اگر ساختار داستان را بر قهرمان منطبق کنیم، با چهار پرده اصلی مواجهیم:

    پرده اول: انتخاب پنجاپنج به عنوان جاسوس و ماموریتی که ناخواسته او را به راهروی تاریک می کشاند.

    اولین فراز و غافلگیری داستان؛ درست جایی که خواننده لحظه شماری می کند که بالاخره 55 یا 61 جرات سرک کشیدن به این راهرو رو دارند یا خیر… نویسنده با هوشمندی نفر سومی را وارد داستان می کند تا قهرمان را کشان کشان به این راهرو ببرد و پنجاپنج به اجبار ماجراجویی را آغاز کند. این نوع غافلگیری چندین بار در داستان تکرار می شود و از مواردی است که روایت را قابل توجه می کند.

    پرده دوم: چالش پنجاپنج با سوالات ذهنی و مشکل شخصی اش؛ تناقض های گنده بک ها را چطور توجیه کند؟ آیا این ماموریت را انجام بدهد یا مشکل شخصی خودش را حل کند؟

    پرده سوم: بازگشت پنجاپنج و پرداختن به چالش اصلی

    پرده چهارم: پایان داستان

    اما مهمترین سوالی که بعد از آشنایی با کاراکترها و بعد از پرده اول برای خواننده مطرح می شود این است که چرا و چطور باید با این ماجرا ارتباط برقرار کند. سوالی که برای پیدا کردن جواب آن باید کمی حوصله کرد و چند فصل را خواند… آن وقت نویسنده غافلگیری خودش را دارد که هرچند به نظر می رسد کمی دیر از آن رونمایی می کند ولی ارزشش را دارد… چون تازه می‌فهمیم که خطر تا چه اندازه جدی است و موضوع فقط پنجاپنج یا رویارویی کانال شرق و غرب در برابر هم نیست؛ همین است که رمان “جاسوس پنجاپنج” را ارزشمندتر می کند و می تواند به عنوان ابزاری برای یک کاوشگری چندجانبه با نوجوان ها به کار گرفته شود.

    کوتاه نوشتن درباره کتاب ها، بخصوص یک رمان، آن

    هم طوری که داستان لو نرود و در عین حال به همه نکات قابل بحث پرداخته شود، کار دشواری است.

    بنابراین امیدوارم این رمان را بخوانید تا بعد راحت تر بتوانیم درباره خیلی چیزها و اینکه چطور آن را به عنوان موضوع گفتگو با نوجوان ها به کار ببریم، صحبت کنیم.

    مفاهیم:

    ##طبیعت #هوش_زیست_محیطی #فرهنگ #مشارکت #تجربه #تغییر #حل_مساله #تفکر_مراقبتی #تفکر نقادانه

    دسته بندی:

    آموزشی،ارزش مدار

    مشخصات:

    عنوان: جاسوس پنجاپنج

    نویسنده: فرحناز عطاریان

    نشر قدیانی

    #الهام_فخرایی

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا