انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها خوشه ریاضی معلمان ریاضی متوسطه داستان يك مستطيل سخن گو

  • قاسم برجسته

    عضو
    12 بهمن 1399 در 08:13

    رياضي صرفنظر از جنبه محاسباتي، هميشه از جنبه انديشيدن و فرصتي براي تفكر آموزس مورد توجه بوده است.زماني تاكيد كتاب هاي درسي رياضي بيشتر بر محاسبات بوده است.اما در زمانه اي كه به سر مي بريم به دليل گسترده شدن سايه تكنولوژي در زندگي و دسترسي بي نظير به دانش، توجه بيشتر به تعقل ،پرورش قوه تفكر و توانايي رشد حل مساله را مي طلبد. رسيدن به چنين هدفي از راه و مسيري متفاوت از گذشته امكان‌ پذير است.البته اين به معنا بي توجهي به جنبه محاسباتي رياضي نيست ولي پرورش تفكر بايد در كانون توجه قرار گيرد و جهت اصلي حركت جامعه آموزش رياضي را تعيين كند. در اين ميان اصلي ترين و موثر ترين نقش بر عهده معلمان در نقش يادگيرندگان مادالعمر كه به علت يادگيري مدام از قدرت انعطاف و هماهنگي بالا در پيشيرد اهداف برنامه درسي برخوردار هستند قرار دارد. اين يادگيري مدام زمينه ارتباط با اساتيد و دانشمندان آموزش ايجاد مي كند و فرصت براي پژوهش در عمل، كلاس درس و مدارس ايجاد مي كند. تغيير و تحولي كه در سالهاي اخير در مديريت رفتار سازماني و تفكر سيستمي اتفاق افتاده است فرصت مناسب براي بكارگيري آنها در فرايند تدريس_ يادگيري ايجاد كرده است و امكان اثر بخشي اموزش را بيش از بيش كرده است.يكي از اين امكانات بكارگيري ديالوگ يا گفت و شنود موثر در كلاس درس و گفت و گو در مدرسه است. فوايد بسيار براي ديالوگ مي توان برشمرد كه به تفصيل بايد به آن پرداخت اما يكي از موارد مهم مي توان به عنوان يك ابزار موثر در خلق يك جو در كلاس درس كه سبب بروز تفكر واگرا در كلاس درس مي شود و دانش آموز درك مي كند كه برا ي حل يك مساله فقط يك راه وجود ندارد بلكه براي حل مساله مي توان از چندين راه وارد شد. تجربه كلاسي زيربه موقعيت استفاده موثر ديالوگ در كلاس درس اشاره دارد.

    تجربه كلاسي
    در اولين روز مدرسه، در سال تحصيلي كرونايي،سال 1399 در ميان ترديد حضوري يا غير حضوري كلاس ها، پس از وردم به مدرسه متوجه شدم از دانش آموز خبري نيست. من به همه سناريو ها فكر كرده بودم. متوجه شدم بچه ها در واتساپ و گروه كلاسي كه مدرسه تنظيم كرده بود منتظر من هستند. اينترنت مدرسه در داخل كلاس ها كار نمي كرد. اتصال داده خودم را فعال كردم و وارد گروه كلاسي خودم شدم به بچه ها سلام كردم درباره نگراني خودم و موقعيتي كه در آن هستيم با آنها صحبت كردم. احساسات خودم را با آنها د رميان گذاشتم و اين كه دوست مي داشتم كلاس حضوري بود و از نزديك انها را مي ديدم. اما به آنها قول دادم همه با هم تلاش مي كنيم يك كلاس خوب،آموزش خوب داشته باشيم و از ميان مشكلات عبور كنيم. بعد از معرفي بچه ها كه خودش داستاني بود.من برا ي اين كه لذت تعامل و گفت و گو و متفاوت بودن مسير و سفري كه با دانش آموزانم دارم را به آنها نشان بدهم يك مساله طرح كردم . از انها خواستم : يك مستطيل رسم كنند كه اضلاع آن اعداد طبيعي باشد و محيط ان 20 شود اندازه اضلاع را كنار آن بنوسيند و از حل خود عكس بگيرند و در داخل گروه بفرستند. بعد از مدتي جواب ها امد، ذهن تعدادي از بچه به طرف مساحت رفت يك مستطيل 4 در 5 را رسم كردند.مواجه متفاوت با اشتباه و نگاه فراتر از درست و غلط، يك فرصت يادگيري موثر در كلاس را ايجادكرد. از طرف ديگر تفاوت پاسخ ها براي مثال، مستطيل به ضلع 8 و 2 و يا مستطيل 6 و 4 توجه آنها را به عنوان يك محرك جلب كرد بچه ها را در موقعيت اين كه من فقط درست گفتم و جواب ديگري غلط هست قرار داد. پرس و جو از جواب دوستان و گفت و گو درباره آن ، اين فهم و نگرش را ايجاد كرد كه دوستان من هم درست مي گويند در اين صحنه دلپذير تعامل، يادآوري احترام به همديگر از طرف من در پرس و جو از نظرات همديگر بود به آنها گفتم مخالفت با نظر دوستتان به معناي مخالفت با با خود دوستتان نيست. در اين ميان صدايي شنيده از چند دانش آموز، آها ! من مساحت را شتباه گرفتم ( خود اصلاحي ) و اين تمرين جسارت و ابراز وجود بود كه با سوالات هوشمندانه، در ذهنت چه گذشت؟ چه اتفاقي افتاد فرصت بروز و ظهور يادگيري شخصي بچه ها را ايجاد ميكرد . قصه خوب ما همچنان در ولوله و ذوق و شوق كودكان سرزمين من در كلاس درس من، به پيش مي رفت. آنها مشغول زندگاني بودند. رسيديم به ايستگاه بازخورد، پرسش از احساس يادگيرندگان و اين كه چه چيزي را با خود از كلاس به بيرون ، به زندگي مي بريد ؟ صدايي شنيده شد كه من من احساس خوبي دارم كه شما معلم من هستيد. من در اعماق وجودم شادماني و غرور را احساس مي كردم همراه با بغض هايي براي كودكان سرزمين خودم . من آنها را دوست داشتم .رگه هايي از مهر و محبت در سراسر كلاس ، انهم در بستر انلاين گسترده شد.تعدادي گفتند بايد فكر كنيم و عجله نكنيم. در پايان با يك پرسش ديگر براي تحقيق و پژوهش، چالش ديگري خلق شد: چرا جواب ها متفاوت بود؟ چند تا مستطيل در اين مساله مي توان رسم
    كرد؟
    آنها فكر كردند و شمارش كردند تعداد مستطيل ها را رسيدند به جواب 5 و 5 اينجا بود كه داستاني ديگر رقم خورد پرسش جديد، ايا چهارضلعي به ضلع 5 و 5 مي تواند مستطيل باشد ؟ مستطيل چيست ؟ ايا مربع ها همان مستطيل هست؟ اينجا بود كه روح فلسفه در كلاس و جانهاي زيبا بچه ها به پرواز درآمد ……………………….

    قاسم برجسته مروج يادگيري در گفت و گو

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا