انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها گروه معلمان پیش دبستان تجربه شاید مشارکت همیشه هم خوب نباشد

برچسب خورده: , ,

  • شاید مشارکت همیشه هم خوب نباشد

     سمانه خداوردی بروزرسانی شده 1 سال، 7 ماه قبل 2 اعضا · 3 نوشته‌ها
  • سمانه خداوردی

    عضو
    7 خرداد 1401 در 07:43

    همیشه از مشارکت اولیادر مدرسه و کلاس در هر زمینه ای سود زیادی بردم و می برم .

    این بار هم سود زیادی بردم ولی تجربه ی تلخی بود.

    چند روز پیش برای آخر سال تونستیم از آموزش و پرورش مجوز اردوی پارک ژوراسیک رو بگیریم. بماند که به خاطر آلودگی هوا تعطیل شد و ما دوباره مجوز گرفتیم و …

    از آنجایی که از مشارکت اولیا را در هرزمینه ای استقبال می کنم، اعلام کردم که چند تا از اولیا که تمایل دارند برای اردو ما را همراهی کنند. استقبال بد نبود. چند تا از اولیا بسیار نگران بودند بابت اردو و با این که رضایت نامه را امضا کرده بودند ولی ته دلشان راضی نبودند و من هم گفتم اگر نگرانید فردا فرزندتان را به مدرسه نیاورید. یکی از اولیایی که خیلی نگران بود درخواست داد که کلاس را همراهی می کند. روز اردو در مورد قوانین اردو با بچه ها گفت وگو کردیم و قرار شد اولیا هر کدام دوتا از بچه ها را همراهی کنند ( چشمشان به بچه ها باشد)

    قوانین اردو:

    در کنار هم راه می رویم به طوری که در هرزمان که خواستید من را ( مربی) بتوانید ببینید.

    برای دستشویی رفتن به من( مربی) اطلاع می دهیم.

    خیلی خوشحال، شاد وخندان وارد پارک شدیم و داشتیم کلی کیف می کردیم…

    من دایم بچه ها را می شمردم و سعی می کردم توجهم به اولیا هم باشد…

    برای خوردن بستنی دوباره بچه ها را شمردم که از حضور همه مطمعن باشم ولی یک نفر کم بود! چندین بار شمردم ولی یک نفر کم بود! اطراف را گشتم نبود! صداش کردم نبود! … بچه ها را به اولیا سپردم خودم رفتم دنبال بچه ی گم شده. تقریبا قلبم ضربان نداشت.

    بعد از کلی گشتن و دلواپسی و نگرانی دیدم سمت شهربازی در استخر توپ بازی می کند!

    پدرش هم که مثلا قرار بود کلاس ما را همراهی کند کمی آن طرف تر ایستاده بود.

    فقط خدا می داند که چه حالی داشتم.

    از دانش آموزم پرسیدم این جا چه کار می کنی؟ بچه های کلاس کجا هستند؟ ما قرار بود با هم باشیم!

    خیلی جوابی برای پاسخ دادن نداشت.

    وقتی با پدرش صحبت کردم گفت: اصرار داشت توی استخر توپ بازی کند منم آوردمش.

    اگر نمی اوردمش گریه می کرد و قهر می کرد!

    از پدرش پرسیدم بچه هایی که به شما سپرده شده اند الان کجا هستند؟ ( البته خودم می دانستم که کجا هستند) بدون خبر از گروه جدا شدید و من همه ی پارک رو دنبال پسرشما گشتم …

    قوانین را یک بار مرور کردم.

    البته که پدر هم مثل پسر جوابی برای پاسخ نداشت!

    با کلی معذرت خواهی پدر و پسر وارد گروه شدیم و بستنی خوردیم.

    همان جا به یادم افتاد که این تجربه در سایت رسا ثبت کنم که اگر اولیا را به اردو می بریم:

    حواسمان باشد به اولیا بگوییم که گم نشوند!

    یادمان باشد قواینن را هم به آن ها یادآور شویم.

    در مورد نحوه ی همراهی و قوانین اردو … آگاهی کامل پیدا کنند.

    مسئولیت پذیر باشند.

    یادمان باشد آن را هم بشماریم.

    یادمان باشد که ممکن است مشارکت همیشه هم تجربه ی خوبی نباشد …

  • الهام فخرایی

    عضو
    9 خرداد 1401 در 14:23

    متاسفانه بخش زیادی از تجربه های مشارکتی یا داوطلبانه فاقد ضمانت اجرایی و اخلاقی لازم اند. کارها داریم تا این مهارت ها آموزش داده و تمرین شوند.

    • سمانه خداوردی

      عضو
      16 شهریور 1401 در 20:45

      دقیقا. مشکل من اینجا بود که فکر می کردم اولیا همه چیز را می دانند و آگاهی کافی و کاملی از روند همراهی کردن به آن ها نداده بودم . فهمیدم اگر این اتفاق رخ داده مشکل از من بوده نه از پدر دانش آموزم. او پسرش را همراهی کرده، من باید قوانین و یا روند کار را برای اولیا مشخص و حتی آموزش یم دادم . برای امسال این روند را خواهم داشت .

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا