انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها خوشه ریاضی معلمان ریاضی متوسطه شکوفایی دانش آموز در کلاس درس

  • قاسم برجسته

    عضو
    26 اسفند 1399 در 00:51

    برای آموزش چه هدفی را بر می گزنیم، تعیین کننده برنامه های آموزشی ما در کلاس درس هست. اگر آموزش در راستای رسیدن یک فرد به پتانسیل های خودش باشد، باید اهداف و فرایند آموزشی را متناسب با آن تعریف کنیم تا اطمینان حاصل کنیم این امر مهم محقق می شود.این که مدارس به نمره، ازمون و رقابت توجه دارند کافی نیست و این اهداف باید در کف آموزش باشد نه در سقف آن! اگر مدرسه ای فقط به این اهداف توجه دارد غم انگیز هست ! برای پیشرفت واقعی دانش آموزان، باید ویژگی هایی را در فرایند آموزش دنبال کنیم که به طور معمول در آزمون ها اندازه گیری نمی شود.
    گفت و گو در کلاس، شرایطی را خلق می کند که همه امکانات وجودی دانش آموز، توانایی ها فرصت بروز و ظهور پیدا می کنند.ذهنیت و نگرش بچه ها تغییر می کند، و انتظارات آنها برای یادگیری افزایش پیدا می کند. من وقتی داشتم تکالیف دانش آموزان پایه هفتم خودم را بررسی می کردم، متوجه شدم ، محمد مهدی، یکی از دانش آموزان از صفحه وب برای انجام دادن تکلیفش استفاده کرد. کارش ارزشمند بود از محمد مهدی خواستم درباره این تجربه و کارش برای بچه ها توضیح دهد. صحبت ها ادامه پیدا کردف به خودم گفتم امکانات مجازی در این ایام هست، چطور هست برگزرای کارگاه اشنایی با برنامه نویسی تحت وب را از طرف محمد مهدی به بچه ها پیشنهاد دهم. یادگیری از همدیگر، محمد مهدی استقبال کرد و تعدادی از بچه ها برای شرکت در کارگاه علاقه نشان دادند. کار ها و هماهنگی انجام شد و اولین جلسه برگزار شد و بچه ها مشتاق شدند این آموزش ادامه پیدا کند.این همکاری و تعامل بچه ها، پیوند بین آنها را قوی می کرد و در پیشبرد اهداف آموزشی کلاس ریاضی من هم موثر بود. در به اشتراک گذاری این تجربه در شبکه تجربه نگاری معلمان، اینجا از محمد مهدی خواستم از احساس خودش در ارتباط با کارگاه و آموزش برای بچه ها برای من بنویسد و نظرات او بخشی از این تجربه نگاری برای معلمان عزیز باشدف محمد مهدی پذیرفت و این چنین پاسخ من را داد:

    با سلام.
    همه چیز زمانی شروع شد که من برای اونچه که از شمارنده ها یاد گرفتم یک صفحه وب ساختم و اون چیزی رو که فهمیدم در اون نوشتم و وبسایت به عنوان دست سازه ی من شد ، اون زمان بود که دبیر برجسته به من پیام دادند و فرمودند که تو می تونی به بچه ها این چیزی رو که بلدی ، یاد بدهی ؟ این چنین بود که داستان کارگاه آموزشی من، رقم خورد. اما احساسات من و آنچه بر من گذشت :
    من در جلسه اول برای اینکه کلاس رو برگزار کنم خیلی استرس داشتم و به یک چیز فکر می کردم : اینکه باید در کلاسم چه چیزی را بیان بکنم؟ آیا میتونم یک کارگاه آموزشی خوب داشته باشم و چیزی رو که خودم بلدم به دوستانم یاد بدهم؟
    من هم سعی ام رو کردم که بتونم به بهترین شکل تدریس کنم و با توجه به این که بچه ها همه حاضر نشدند، من خودم رو ملزم به این دونستم که اگر بچه ها کم هم هستند ، حتی برای یک نفر هم باید کلاس برگزار شود و این بود که خیلی مرا خوشحال کرد و یک حس جالب در من به وجود آورد.
    یک چیز خیلی مهم که میخواستم در کارگاهم داشته باشم این بود که کلاسم تعاملی باشد مانند دبیر برجسته که در کلاس جایی برای گفتگو ایجاد می کنند و می گذارند بچه ها صحبت کنند و نظرات و آنچه فهمیدند را بگویند.
    به نظرم همه ی اینها رو من از دبیرم یاد گرفتم و ایشون جهت فکرم را به سمتی برد که بجای رقابت ، رفیق باشیم و با هم تعامل داشته باشیم و به نظرم اینکار خیلی خوب است.

    قاسم برجسته، محمد مهدی علوی نژاد
    دبیرستان فرهنگ، دوره اول متوسطه شهرستان آمل

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا