انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها گروه ادبیات کودک و نوجوان فقط همه ی ما و لذت زیست جمعی

  • فقط همه ی ما و لذت زیست جمعی

  • مریم عفتی

    عضو
    27 مرداد 1400 در 21:07

    همیشه تصور می کردم کودکانی که در مراکز نگهداری کودکان هستند، خلوت و تنهایی کمی دارند و مشارکت و گروهی عمل کردن در چنین مراکزی خیلی پر رنگ نمود پیدا می کند. چرا که تعداد زیادی کودک چون اعضای یک خانواده ی بزرگ همه ی ساعت های شبانه روز را باهم در یک مکان مشترک به سر می برند. اما در این مدتی که ویروس کرونا تیتر یک شنیده ها و گفته هایمان شده بود چند مرتبه و هر بار چند هفته در دو مرکز جداگانه ی نگهداری کودکان مهیمان شدم. چیزهایی را دیدم، حس کردم، فهمیدم و درک کردم که تصویری خلاف این تصور دیرنه را به من نشان داد.

    کودکان در این مراکز معمولا به غارهای تاریکی از تنهایی پناه می برند که نور مشارکت و همکاری سخت به آن راه پیدا می کند. کودکان اکثرا چون جزیره های تک افتاده ای هستند در دل اقیانوس بی کسی، جزیره هایی چندان دور افتاده که صدای گروه شدن و باهم بودن به سادگی به آنها نمی رسد. حتی زمان هایی که قرار بود به شکل گروهی و با مشارکت کاری را انجام دهند، هرکس به شکل فردی مسئولیتی که به عهده گرفته بود را انجام می داد بدون توجه به بقیه و انجام شدن کلیت کار. انگار ماشین های کوکیی هستند که کوک شده اند برای انجام قسمتی از یک کار، کارشان را انجام می دهند بدون هیچ احساس و توجهی به فرایند و کلیت کار.

    پس رفتم سراغ داستان و کتاب هایی که می توانستم برای این مسئله یعنی « همزیستی مبتنی بر پذیرش خود و دیگری. همزیستیی که هم استقلال شخصی و هم درک دیگری و لذت زیست جمعی را توام داشته باشد. زندگیی که در آن در کنار فرد، گروه و مشارکت و همکاری ارزشمند و محترم باشد» به کار ببرم. مثل مهمان های ناخوانده، هفته آشتی و دوستی در کلاس خانم روباه، کلاغ سیاه به سفر می رود، پنج تا انگشت بودند که و فقط همه ی ما.

    و اما کتاب فقط همه ی ما نوشته ی لورنتس پاولی و تصویرگری کاترین شرر چهار جلسه ی حدودا یک و نیم ساعته من را میهمان کودکان ماه نه تا یازده ساله ی یک مرکز نگهداری کودکان نمود. جلسه ی اول به کتاب خوانی گذشت ابتدا من داستان را از روی کتاب خواندم بعد بازی آغاز شد خواندن داستان با لحن ها و ژست های مختلف خواندن شاد، خواندن عصبانی، خواندن غمگین، خواندن آقا و خانم رییس، خواندن کودک متعجب و خواندن گروهی – سه نفره – . به این شکل خواندن لحظه های شیرین و شادی را برای کودکان و مربی ایجاد می کند.

    جلسه ی دوم ابتدا یک بار دیگر کتاب خوانده شد و بعد قصه نمایش شروع شد. بچه ها شخصیت های داستان را انتخاب کردند چون تعداد شخصیت های داستان کمتر از تعداد بچه ها بود پس سه تا گوزن، دو تا موش، دوتا خرس و … داشتیم. بعد از انتخاب شخصیت ها هر کس شخصیت انتخابیش را نقاشی کرد – باید اعتراف کنم اینجای ماجرا کمی سخت بود چون تا حدی درگیر زیبایی و درست کشیدن نقاشی شده بودیم که با تاکید بر اینکه این که اینجا کلاس نقاشی نیست راحت و آسوده شخصیت انتخابی تان را خلق کنید هر جور که می توانید تا حدی مشکل حل شد.- سپس شخصیت های کشیده شده را با قیچی دوربری کردند و به یک نی چسپاندند. توضیح اینکه در این دو مرحله کار هر کدام از بچه ها که کارشان تمام می شد باید برای کمک می رفت سراغ کسانی که هنوز کارشان تمام نشده. و سرانجام نمایش آغاز شد چون چندین بار متن را خوانده بودیم و تسلط به آن حاصل شده بود بچه ها به خوبی از عهده ی اجرای نقش هایشان برآمدند. ضمن اینکه بچه ها می توانستند بداهه پردازی کنند و به همدیگر کمک کنند تا متن شان را به یاد آورند. قصه نمایش تمرین بسیار خوبی است برای انجام یک کار گروهی و تشویق بچه ها به مشارکت جویی و گروه پذیری. اجرای کتاب با روش قصه نمایش برای خود من هم به عنوان مربی بسیار لذت بخش بود با سپاس از خانم غنی زاده ی نازنین برای آشنا کردنم با این روش کار با کتاب کودک.

    جلسه ی سوم و چهارم هم به گفتگو درباره ی کتاب گذشت به روش برنامه ی فلسفه برای کودکان. یک جلسه به مفهوم زورگویی پرداختیم. براساس شخصیت زاغچه که در میانه ی داستان وارد می شود و فرمان تغییر مسیر می دهد و خود را رییس گروه می خواند(لورنتس پاولی،1399). درباره ی مفهوم زورگویی اینکه چه کارهایی زورگویی است و چه کارهایی زورگویی نیست و درباره ی رییس بودن، رییس خوب/ بد بودن گفتگو کردیم. و در جلسه ی دیگر درباره ی عنوان کتاب فقط همه ی ما گفتگو کردیم. چرا برای این داستان این اسم انتخاب شده، چرا هربار شکل بازی تغییر می کرده، چرا کلاغ نتواست با همه باشد و تنها شد و … گفتگو کردیم. در این دو جلسه ی گفتگویی ضمن تمرین گفتگوی جمعی و سخن گفتن در گروه، به مفاهیم نهفته در کتاب، کشف آن ها، ساخت پرسش و تلاش گروهی برای پاسخ دادن به پرسش منتخب نیز پرداخته شد. حضور در این فرایند، یک گفتگوی گروهی لذت بخش را برای ما رقم زد.

    مریم عفتی کلاته

  • الهام فخرایی

    عضو
    29 مرداد 1400 در 19:00

    اخیرا با کتابی آشنا شدم به نام “اثر دهکده” که به این موضوع اشاره کرده بود که ارتباط و داشتن حلقه ارتباطی ویژه نقش مهمی در سلامتی و البته سطح دستاوردهای فرد داره و خب به نظر می رسه این حلقه در چنین محیط هایی به شدت کمرنگ و نحیف هست یا گاهی اصلا نیست… تجربه ای که داشتید به کاملا برای ساختن این حلقه مفیده و پیامدهای مثبت چندجانبه برای بچه ها داره

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا