خانه ‹ انجمن ها ‹ گروههای مقطع دبستان ‹ گروه معلمان علوم دبستان ‹ مصاحبه با دکتر سیما قاسمی بخش اول
برچسب خورده: #سیما_قاسمی #ترویج_علم #موزه_علم #علوم
مصاحبه با دکتر سیما قاسمی بخش اول
متن حاضر مصاحبه من با خانم دکتر سیما قاسمی است. هر کس ایشان را از نزدیک دیده باشد علاوه بر دانش و سوادشان در زمینه آموزش، علوم، ترویج علم و حتی مسایل اجتماعی مجذوب شخصیت پخته، متواضع و صمیمی ایشان هم خواهد شد. متأسفانه به دلیل محدودیت های ارتباطی در این ماه های شیوع کرونا مصاحبه در گفتگوی حضوری تهیه نشده است و ایشان زحمت کشیدند و در چندین بار رفت و برگشت سوال ها آنها را با دقت و حوصله جواب داده اند. به قول شیرین خودشان قصه شان را گفته اند. با اینکه قصه جذاب است اما من برای درنظر گرفتن حوصله همه نوع مخاطبی آن را به چند بخش تقسیم می کنم و جداگانه در سایت قرار می دهم.
سمیه: با سلام و احترام خدمت شما خانم دکتر سیما قاسمی. لطفاً در مورد سوابق تحصیلی و شغلی خودتون برامون کمی صحبت کنید تا خوانندگانمون با شما و زمینه فعالیت هاتون بیشتر آشنا بشن.
سیما قاسمی: سلام خدمت شما. سعی میکنم خلاصهای از زندگی کاریام بنویسم. راستش برخلاف دوران تحصیلم که خیلی سرراست گذشت، زندگی شغلی من خیلی بالا و پایین و تنوع داشته است. دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری فیزیک را در دانشگاه صنعتی شریف گذراندهام و در سال ۱۳۸۴ از پایاننامهی دکتری در موضوع کیهان شناسی دفاع کردم و فارغالتحصیل شدم. بعد از آن پژوهشگر پسادکتری در پژوهشگاه دانشهای بنیادی بودم و در شاخهی همگرایی گرانشی پژوهش میکردم. با وجود علاقهی زیاد به تدریس به دلیل شرایط شغلی در آن سالها به جز سه چهار بار تجربهی تدریس دانشگاهی نداشتم و فقط به پژوهش مشغول بودم، البته در دورهی کارشناسی ارشد و دکتری دستیار بسیاری از درسهای دورهی کارشناسی فیزیک بودم. دیگر اینکه در همان زمانها هشت سالی همکار تحریریهی مجلهی فیزیک مرکز نشر دانشگاهی هم بودم.
در سال ۱۳۹۰ با تصمیم شخصی زندگی پژوهشی را رها کردم و تصمیم گرفتم وارد عرصهی ترویج علم بشوم. البته بسیار نیاز به آموزش در این زمینه داشتم و مبتدی بودم. شروع کردم به یاد گرفتن و شرکت در دورههای مختلف در این زمینه و کمک گرفتن از کسانی که پیش از من وارد این عرصه شده بودند و متخصص آن بودند. همکاری با گروه اخترشناسی فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان (شورای کتاب کودک) را از همان زمان شروع کردم و کارگاههای نویسندگی فرهنگنامه را گذراندم و شروع به کار تالیف مقالهی فرهنگنامه کردم که تا الان هم ادامه دارد. کمی بعد از آن زمان همکار تحریریهی ماهنامهی نجوم شدم آنجا به کمک سردبیر وقت نجوم و تیم تحریریه، در حین کار، آموزشِ نوشتن به زبان ساده برای مخاطبان نجوم را دیدم و این همکاری تا الان ادامه دارد. در همان سال به پیشنهاد انجمن فیزیک ایران طرحی برای نشریهای ترویجی به نام فیزیک روز به انجمن دادم که بعد از تصویب با سردبیری خودم شروع به کار کرد. به دلیل اهمیتی که ارتباط علم با جامعه برایم داشت پیشنهاد کردم صفحهای با عنوان فیزیک در جامعه در مجله داشته باشیم. از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴ در کنار این فعالیتها استادیار دانشگاه خوارزمی بودم که تجربهی ناب و بینظیری برایم بود. علاقه و توانایی خودم در تدریس را بهتر شناختم و پرورش دادم. به دلیل مشغولیتهای تدریس سردبیری را به همکار دیگری واگذار کردم. تا زمانی که آن مجله منتشر میشد دبیر صفحهی فیزیک و جامعه بودم. در این سالها همکاری با چند سرای محله و انجمن محلی و سمن را شروع کردم و به محلهها میرفتم و با همکاری دوستی برای بچههای محله و مادرهایشان فعالیت و آزمایش طراحی میکردم. این فعالیت برای هر گروه کودک دبستانی سه ماه طول میکشید. از سال ۱۳۹۶ همکاری پارهوقت با موزهی علوم و فناوری را شروع کردهام. آنجا در زمینهی ترویج و سادهسازی علم برای غیرمتخصصان همکاری میکنم که تاکنون ادامه دارد.
سمیه: خانم دکتر چه تجربیات ارزشمندی! دلم می خواد به این تجربه ها مفصل تر بپردازیم. میشه کمی بیشتر از کار در فرهنگ نامه کودک و نوجوان برامون بگید؟ اینکه ورود به این نهاد چطوره و کار فرهنگ نامه الان به کجا رسیده؟ و یک سوال دیگه دارم که مدتها ذهنم رو مشغول کرده بود و الان فرصت مناسبیه برای مطرح کردنش. با توجه به تغییرات سریع دنیای امروز و اینکه هر روز ابزار ارتباطی و حتی دانش و اطلاعات ما بیشتر از قبل به تلفن های همراه منتقل می شه و همچنین با توجه به افزایش قیمت کتاب، آیا در فرهنگ نامه به فکر طراحی اپلیکیشنی هستن که تمام محتواهای تا به امروز چاپ شده رو دربربگیره و به راحتی در دسترس کودکان و نوجوانان باشه؟ می دونید که علی رغم زحمات زیادی که برای این فرهنگ نامه کشیده میشه اونقدرها که باید خریداری نمیشه و بین عموم استفاده نشده.
سیما قاسمی: از سوال اول شروع کنم. فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان دانشنامهای است که زیرمجموعهی شورای کتاب کودک و برای کودک و نوجوان ایرانی نوشته میشود. نویسندگان فرهنگنامه همگی داوطلب هستند، داوطلبانی که همگی آموزش نویسندگی دانشنامه برای کودکان دیدهاند و شروع به نوشتن مقالههای مختلف کردهاند. هر داوطلب بسته به تخصصی که دارد در یک گروه تخصصی عضو میشود مثلاً اخترشناسی، ریاضی، تاریخ ایران، هنر، ادبیات ایران، ادبیات جهان و …. فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان حدود ۵۰۰۰ مدخل دارد و تا کنون ۱۹ جلد از آن تا جلد کاف منتشر شده است.
در مورد سوال بعدتان باید بگویم که بله، مدیران فرهنگنامه به دنبال الکترونیک کردن آن هستند تا به دست مخاطبان بیشتری برسد. لطفاً به یک نکتهی مهم هم توجه کنید. تألیف دایرةالمعارف در ایران در بسیاری از شاخههای علم و فناوری فقط گردهمآوری و انتقال دانش نیست. از آنجایی که زبان علم در عصر ما زبان انگلیسی است ما در زبان فارسی از این نظر غنی نیستیم و در انتقال علم جدید به زبان فارسی فقر زبانی داریم و فرهنگنامه یکی از نهادهای مختلفی است که در جامعهی ما هستند و در این عرصه فعالیت میکنند. نشریات هم اگر درست عمل کنند و حساسیت لازم را داشته باشند نقش خیلی مهمی در این باره دارند. شما چطور میتوانید تفکر علمی را در جامعه پیش ببرید بدون غنی کردن زبان فارسی با واژههای علمی؟ نقش زبان بسیار مهم است و این نکتهای است که کمتر پژوهشگران کشور به آن توجه دارند. نکتهی دیگر دربارهی فرهنگنامه این است که ما ترجمه نمیکنیم و به کشور خودمان توجه ویژه داریم. یعنی سعی میکنیم از ایران به آن موضوعی که مینویسیم نگاه کنیم. ببینیم یک مفهوم چطور باید بیان شود تا برای مخاطب ایرانی ملموستر باشد یا اینکه اگر مثالها و مواردی از ایران وجود دارد حتماً در مقاله بیاوریم تا با دانش پیشینی مخاطب ارتباط بگیرد. اگر مقالهی درخت داریم به گونههای بومی ایران در معرفی توجه کنیم، اگر برای درک فاصله مثالی میزنیم مثلاً از فاصلهی تهران-مشهد کمک بگیریم نه پاریس-نیویورک!
آخر اینکه بله اصولاً دانشنامهها کتابهایی نیستند که عموم مردم بخرند. اینها کتابهای کتابخانههای عمومی و مدارس هستند که کودک و نوجوان جستجوگر باید بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند.
سمیه: حرفهاتون هر کدوم باب گفتگوی جدیدی رو باز می کنه که امیدوارم هم فرصت بشه و هم شما لطف کنید و مارو همراهی کنید تا این گفتگوهارو ادامه بدیم. مثلاً صحبتهاتون در مورد اهمیت زبان در شکل گیری تفکر علمی، پیوند مطلب با دانش پیشینی مخاطب یا صرف ترجمه نکردن همه بسیار مهم هستند و جای گفتگوی مفصل دارن.
برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.