انجمن ها

سوال بپرسید, جواب بگیرید و با
انجمن های ما در سرتاسر دنیا در ارتباط باشید.

خانه انجمن ها خوشه ادبیات گزارش گفتگوهای هفتگی گزارش گفتگوی هفتگی: مهارت های زندگی

برچسب خورده: , ,

  • گزارش گفتگوی هفتگی: مهارت های زندگی

  • مژگان منیری

    عضو
    3 مهر 1400 در 10:52

    مهارت های زندگی

    ✔ گاهی از دانش آموز ایراد می گیریم که چرا کاری را اشتباه انجام داده ای؟ در حالیکه روش درست آن را به وی نیاموختیم و این یک اشتباه بزرگ است.

    ✔ یکی از اساتید می گفتند که روزهای اول سال تحصیلی دانش آموزان کلاس اول خود را با تمام نقاط مدرسه آشنا میکنند و قواعد و نکات مربوط به آن را به آنها آموزش می دهند. برای مثال با آنها به سرویس بهداشتی و آبخوری مدرسه می رفتند و نحوه استفاده و نکات بهداشتی و شستن دست ها و… را آموزش می دادند به بوفه مدرسه می رفتند و نحوه خرید کردن و در صف ایستادن را آموزش می دادند.

    ✔ آموزش یک مهارت به صورت زبانی و سخنرانی یکی از ابتدایی ترین روش ها است. و زمانی کاربرد دارد که دانش آموز نسبت به موضوع شناخت نداشته باشد. در بعضی مسائل باید بگذاریم خود دانش آموز با موضوع درگیر شود و در تفکرات او تغییر ایجاد شود. برای مثال در مورد مسئله نه گفتن؛ اینکه دانش آموز را از معایب آن به صورت کلامی آگاه کنیم. با کسانی که از نه گفتن ما ناراحت میشوند چگونه برخورد کنیم؟ و همه جوانب موضوع را باز کنیم.

    ✔ مهارت زندگی باید به شیوه حل مسئله و با مشارکت خود دانش آموزان آموزش داده شود.که ابتدا معلم مشکلی را مطرح کند و دانش آموزان با توجه به تجربیاتی که دارند، جواب بدهند و در آخر هم بهترین راه حل انتخاب شود.

    آیا به معلمان این مهارت ها آموزش داده می شود؟ یا معلمان اصلا احساس نیاز می کنند که این مهارت ها را یاد بگیرند؟

    ✔ صحبت کردن در مورد اینکه این مهارت ها آموزش داده می شوند یا نه کمکی به ما نمیکند. چون به این نتیجه می رسیم که باید آموزش داد و مسئولین باید درست برنامه ریزی کنند که ما در آن ورود پیدا نمی کنیم. اما باید روی رشد خودمان کار کنیم. و متوجه ضعف بزرگ در این ناحیه بشویم و تلاش کنیم به دنبال راه حل برای این ضعف باشیم.

    آیامعلمان همیشه دوره های ضمن خدمت دارند؟ اگر مطالبه و احساس نیاز برای دوره مثلا مهارت زندگی باشد، احتمال برگزاری وجود دارد؟ و البته فکر میکنم فارغ از مسئولین، شاید خود فرد هم باید اول به ضرورت این موضوع برسد اما اگر نرسیده باشد چطور می خواهد به کودکان آموزش دهد؟!

    ✔ از روی جزوه ای یک سال با دانش آموزانم سعی کردم مهارت های زندگی رو کار کنم و زیاد مطالعه میکردم ولی سر کلاس گاهی نمیدانستم باید چطور به فکر بچه ها جهت دهی کنم. در حقیقت فکر میکنم آموزش معلم خیلی مهم است.

    ✔ شاید بهتر باشد من بعنوان معلم، قبل از اینکه به این فکر کنم که به دانش آموزان مهارتهای زندگی را بیاموزم این تعریف رو برای خودم مشخص کنم که مهارتهای زندگی چه هستند و من کدام یک از این مهارت‌ها را خودم دارم؟ بعد آن مهارت های زندگی متناسب با سن، فرهنگ، اجتماع و خانواده دانش آموزان را بصورت عملی بکار بگیرم.

    ✔ نکته دیگری که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، رویکرد های فلسفی و نظری در برنامه ریزی های درسی و البته فنون تدریس است، چه در سطح کلان و چه خرد. مثلا وقتی قرار است مدرسه صرفا به متون درسی و به خاطرسپاری بپردازد، مهارت های زندگی خیلی جدی مورد توجه قرار نمی گیرند، حتی دروس با محتوای مهارتی باز به شکل تئوری و حفظی ارائه و بازخوردگیری می شود. اما اگه این نگاه وجود داشته باشد که مدرسه برای زندگی است، داستان کمی متفاوت خواهد بود.

    ✔ درحال حاضر چه کاری می توانیم انجام بدهیم؟ درخواست کنیم دوره های ضمن خدمت جهت توانمند سازی معلمان برگزار شود؟

    ✔ تا باحال در حوزه آموزش و پرورش علاوه براینکه اینگونه آموزش ها را ندیدم، بلکه فرصت اجرا آن هم با توجه به حجم کتاب های درسی که هدف اتمام این دروس است وجود نداشت. با دانش شخصی و مسئولیت خود چه از منظر مالی و اجرایی پرداختم. برای یادگیری و تمرین مستقل با هدف ارتقای زندگی شخصی و شغلی خودم در درجه اول و شاگردانم در مرحله بعدی تلاش می کنم مثل: ایجاد گفتگو در خصوص مهارت در کلاس با رویکرد اجتماع پژوهشی، استفاده از بازی هایی که این مهارت ها را در خود داشته باشد.

    ✔ مثلا من معلم، می‌بینم در منطقه‌ای که تدریس می‌کنم قالی‌بافی رواج داره ولی در حال از بین رفتن است. پس با یکی از والدین که به این هنر آشنایی کامل دارد هماهنگ می‌کنم و درخواست در طول هفته طی ساعات مشخص در مدرسه حضور داشته باشند تا به بچه‌ها آموزش دهند. ممکن است آموزش این هنر، مثلا فقط به ۳۰ ساعت زمان نیاز داشته باشد. پس ۳۰ ساعت بعدی را با یک مهارت دیگر پر می‌کنم. یا مثال دیگر: در بعضی از مدارس پسرانه خشونت زیاد است. با مشاور مدرسه صحبت می‌کنیم و طی جلسات مشخص، راههای کنترل خشم را به بچه‌ها آموزش می دهیم.

    ✔ انتخاب این مهارتها به عهده معلم کلاس، با کمک والدین و شورای مدرسه است تا بچه‌ها مهارتهایی را آموزش ببینند که بیشترین فایده رو برایشان داشته باشد.

    ✔ در مورد دروس زمین شناسی و زیست که ظاهرا ارتباطی به مهارت ها ندارند، می توان به جنبه های دیگری از مهارت های زندگی پرداخت. مثل دوستی با طبیعت، بهداشت، انرژی های پاک و مشکلاتی که انسان مدرن با طبیعت پیدا کرده است. چون این ها از مهمترین مسائلی هستند که باید یک شهروند مسئول و آگاه نسبت به آن ها هم دانش کافی داشته باشد و هم نقشی برای خودش در این زمینه ها قائل باشد.

    ✔ مهارت ها را خیلی از اوقات با دیدن یاد می گیریم، درواقع همان یادگیری مشاهده ای، در محیط کلاس قطعا برای شاگردان بار آموزشی دارد مثلا گاهی معلم بگوید نمی دانم، همیشه قبل از پاسخ دادن فکر کند(نمادین…)، ایده ها و افراد متفاوت رو بپذیرد و مورد احترام قرار دهد، هیجانات خود را به شکل درست در کلاس ابراز کند.

    ✔ غیر از مسئله تخصص این درس ها را باید در یک محیط آزادی که بچه ها بتوانند بدون دغدغه حرف بزنند جذاب میکند. ولی وقتی مثل سیستم معمول در این قبیل دروس هم باید سوال و جواب مشخص باشد، فرقی با نبود آن ها نمی کند.

    ✔ زندگی را نمی توان از دور و از بیرون و از داخل گوشی به بچه ها یاد داد. زندگی در بطن زندگی اتفاق می افتد و بچه ها مهارت ها را بیشتر به شکل پنهان و ضمنی و در عمل یاد میگیرند. برای همین فکر میکنم وقتی یک معلم مهارت را تبدیل به مفهوم و دستور میکند، آن مهارت در امتداد زمان از معنا تهی میشود و به یک امر تشریفاتی تبدیل می شود. معلم ها قبلا مالک بودن، مالک سواد، علم، آگاهی و … . اما الان این نقش تغییر کرده است. دیگر نه جامعه، نه والدین و نه دانش آموزان، معلم را مثل قبل مرجع نمیدانند. نکتهی دیگر اینکه در مدارس ما بین فرهنگ آموزشی مدارس و رویداد های جامعه، و نوع رفتار والدین، تشابه کمی وجود دارد و این باعث می شود بسیاری از حرف ها و برنامه های معلم در کلاس درس خنثی شود.

    ✔ متاسفانه کلاس های ضمن خدمت به شکل فعلی، بازده خیلی کم در حد ۵ درصد دارد اگه حضوری باشد اغلب استاد مناسب انتخاب نمی شود و محتوا به شکل سخنرانی و خیلی فشرده در اختیار معلمان قرار می گیرد کلاس های مجازی هم بازده بسیار پایینی دارند.

    ✔ موضوع برایم جالب بود ضمن اینکه ما در ابتدایی چند سالی است که طرحی مشابه با همین موضوع رو برای دوره دوم کار می‌کنیم با عنوان «طرح بوم» که مخفف برنامه ویژه مدارس هست.

    طرح به شیوه کاملا مدرسه محوری اجرا میشود که به نظر من مهمترین حسنش است. هر مدرسه با توجه به نیازهای اون منطقه، مدرسه و یا حتی کلاس، مهارتهایی رو به بچه‌ها آموزش میدهد. این مهارت ها می تواند شامل مهارتهای عملی باشه مثل آموزش انواع هنرها و یا مهارتهای رفتاری و اجتماعی مثل کنترل خشم یا کنترل استرس و ….

    با توجه نوع منطقه‌ای که بچه‌ها زندگی می‌کنند و حتی فعالیت های اقتصادی که در آن انجام می شود مهارت میتواند تعیین شود. برای نیازسنجی هم می توان از والدین یا اهالی منطقه یا شورای مدرسه کمک گرفت و حتی این اختیارات به مدرسه داده شود که مدرس رو هم از اولیا و یا اهالی منطقه انتخاب کنند. این طرح در طول سال تحصیلی قابل اجراست و حداکثر می‌تواند تا ۶۰ ساعت از ساعات درسی رو در طول سال به خودش اختصاص دهد…


    بخشی از گفتگوهای معلم ها را خواندید.

    شما چه ایده و نظری درباره آموزش “مهارت های زندگی” در مدرسه دارید؟


    تهیه کننده گزارش: مژگان منیری

برای پاسخ دادن ابتدا وارد سایت شوید.

نوشته اصلی
0 از 0 پست‌ها ژوئن ۲۰۱۸
حالا