چگونه با معلولان رفتار کنیم؟
نویسنده: ابوذر سمیعی، فعال حقوق معلولین
بسیاری از معلمان و دانشآموزان نمیدانند که شاگردان یا دوستان دارای معلولیتشان را چگونه خطاب کنند، رفتار با معلولان چگونه باشد و یا چه بنامند که آنها دچار رنجش خاطر نشوند. در وحله اول باید گفت معلولیت یک ویژگی است و اشکالی ندارد در جایی که ضرورت ایجاب میکند، از عبارات محترمانه مربوط به معلولیت استفاده شود. اما بهتر است این کار صرفا در هنگام ضرورت صورت گیرد تا این عبارات موجب تفکیک یا جداسازی افراد دارای معلولیت نشود و چنین القاء نگردد که برجستهترین ویژگی آن فرد، معلولیت است.
مقاله مرتبط: سیب سرخ برای دست چلاق؛ معلولیت و ضرب المثل ها
رفتار معمول با معلولان
خیلی وقتها در مدرسه پیش میآمد که معلمان یا دانشآموزان، به جای اینکه من یا سایر دوستان دارای معلولیت را با نام صدا کنند، راه میانبر را انتخاب کرده و ما را با معلولیتمان مورد خطاب قرار میدادند. «بگید اون دانشآموز نابینا بیاد دفتر! … اون دانشآموز معلولِ امروز غایبه! … اون پسره که لکنت زبان داره و …» گویی ما هیچ ویژگی دیگری نداشتیم و صرفا باید با معلولیت شناخته میشدیم!
اینها البته عبارات محترمانه هستند. گاهی اوقات بعضی ها، آگاهانه یا ناآگاهانه از عبارات توهین آمیز یا غیرمحترمانه هم استفاده میکنند و متوجه تاثیر منفی آن نیستند. واژگانی همچون «فلج، کور، کرولال، چلاق، ناقص، عصائی و …» عبارات توهینآمیزی هستند که هرگز نباید مورد استفاده قرار گیرند. یادم میآید یک بار که قصد داشتم از عرض خیابان عبور کنم، آقای جوانی متوجه من شد و به دوستش گفت، «بذار این پسر کور رو ببرم اون طرف خیابون.» خیلی دوست داشتم به ایشان بگویم برادر، شما اگر از ادبیات مناسبی استفاده کنید کمک بزرگتری کردهاید!
بهترین عبارت برای نامیدن معلولان
بهترین عبارت برای نامیدن معلولان به طور کل «فرد دارای معلولیت» است. در این عبارت فرد بودن و شخصیت افراد مقدم بر معلولیت آنان آمده و نشان میدهد همهی ما، فارغ از تفاوت و ویژگیها، انسان هستیم و با هم برابریم.
البته قبول دارم گاهی اوقات نمیتوان از این عبارت به طور کامل استفاده کرد. به ویژه در صحبتهای محاورهای نمیشود خیلی این عبارت را به کار برد. در چنین مواردی استفاده از عبارت «آقا/خانم معلول» هم مشکلی ندارد. باور بفرمایید ما آنقدرها هم سخت گیر نیستیم. تمام صحبت ما این است که صرفا و تنها بر اساس معلولیت ما را شناسایی و دسته بندی نکنید.
عباراتی همچون «توانخواه» توانجو» «توانیاب» و … عبارات مناسبی برای نامیدن افراد دارای معلولیت نیستند. همه این مفاهیم چنین القاء میکنند که فرد، توان ندارد و به دنبال بدست آوردن آن است.
بعضی افراد هم اغراق را به حد اعلای خود رسانده و ما افراد دارای معلولیت را «توانمند» مینامند! من دقیقا نمیدانم چگونه باید به این افراد گفت که واژگان اغراق آمیز و دروغین فقط بار ترحمی و اثر مخرب دارند. یک معلول، مثل همه افراد، هم میتواند توانمند باشد و هم ناتوان. البته درست است که به خاطر محدودیتها احتمال ناتوان شدنشان بیشتر است اما توانمند نامیدن آنان باری از مشکلاتشان نخواهد کاست.
ترجمه اشتباه کلمه معلولیت
در مقابل برخی در کمال خلاقیت، کلمهی “Disable” را مستقیما به فارسی ترجمه کرده و عبارت غریب و نامأنوس «ناتوان» را جایگزین آن کردهاند. ناگفته پیداست که واژه «ناتوان» بار معنایی مستقیما منفی و مأیوس کننده دارد و نباید در چنین جایگاهی مورد استفاده قرار گیرد.
گاهی هم بعضی افراد، آنجا که ضرورت دارد معلولیت یک فرد مطرح گردد، به دلایل مختلف از جمله تردید یا نگرانی از آزرده شدن فرد معلول، معلولیت او را مستقیما ذکر نمیکنند و خلاقیت به خرج داده و واژگانی خلق میکنند. مثلا یکی از دوستان، قصد داشت من را به دوستش معرفی کند و بگوید که من نابینا هستم اما تصور میکرد ممکن است من از شنیدن این واژه ناراحت شوم؛ به همین خاطر بعد از معرفی من گفت: «ایشان از بچههای بهزیستی هستند!». آن عزیز هم تصور کرد من فاقد سرپرستم و در بهزیستی زندگی میکنم!
عبارت «بنده خدا» هم گاهی جایگزین همه معلولیتها میشود. به عنوان مثال در دوره دبیرستان، مدیرمان میخواست من را به یکی از معلمها معرفی کند و از وی بخواهد که از من امتحان شفاهی بگیرد. ایشان با کلی مکث و تردید به معلم گفتند: «این بنده خدا دانشآموز شما هستن. به جای امتحان کتبی از ایشان امتحان شفاهی بگیرید.» معلم هم که متوجه نشده بود گفت چرا شفاهی؟ مدیر هم گفت: «آخه این بنده خدا کمی مشکل دارن». من هم میدانستم اگر دخالت نکنم و دقیقا نگویم مشکل چیست، احتمالا این مکالمه تا پس فردا ادامه خواهد داشت و مدیر برای اینکه نگوید من کم بینا هستم، ناخواسته هزار عیب به من میچسباند؛ به همین خاطر گفتم من کمبینا هستم. با این یک واژه قائله ختم به خیر شد.
نکته مهم
لازم است متذکر شوم، بیشتر افراد دارای معلولیت، بویژه آنان که معلولیت خود را پذیرفتهاند ، چندان نسبت به این مفاهیم حساس نیستند. تمام صحبت من در این بخش این است که آنجا که ضرورت دارد مطرح کنید یک شخص معلولیت دارد، با استفاده از عبارات صحیح این کار را بکنید تا همه چیز روشن و مشخص باشد. آنجا هم که ضرورت به مطرح کردن معلولیت نیست، این کار را نکنید و فرد را با سایر ویژگیهایش خطاب کنید و نه صرفا با معلولیتش.
افراد دارای آسیب بینایی
بهترین عبارت برای خطاب کردن آسیب دیدگان بینایی به طور عام ، «افراد دارای آسیب بینایی» و به طور خاص «فرد نابینا، کمبینا و یا نیمهبینا» است. لطفا از عبارات «روشندل یا روشنضمیر» نیز استفاده نکنید. اینها علیرغم تصور عموم جامعه، عباراتی محترمانه نیستند. این مفاهیم، بار معنایی ترحمآمیز دارند و به درستی وضعیت یک فرد دارای آسیب بینایی را توصیف نمیکنند.
افراد دارای معلولیت حرکتی
این گروه، طیف وسیعی از افراد دارای معلولیت را در بر میگیرد. افرادی که به هر دلیل از صندلی چرخدار یا ویلچر استفاده می کنند، کلیه افرادی که از وسایل کمک حرکتی همچون عصا و واکر استفاده می کنند، کسانی که دچار قطع یا نقصان عضو هستند و یا به هر دلیلی در استفاده از دست و پای خود دچار محدودیت هستند، افراد دارای معلولیت حرکتی نامیده میشوند.
عبارت «ویلچری» برای کسانی که از صندلی چرخدار یا ویلچر استفاده میکنند عبارت غیرمحترمانهای نیست اما بهتر است حتیالامکان عبارت «شخص استفاده کننده از ویلچر» را جایگزین آن کنید. اینگونه هم تاکید بر شخصیت فرد است و هم به ویلچر، به عنوان یک وسیله کمکتوانبخشی اشاره شده، نه بخشی از شخصیت آن فرد.
افراد دارای آسیب شنوایی
در این حوزه هم عبارات «ناشنوا و کمشنوا» مفاهیمی مناسب و دقیق هستند که میتوان از آن استفاده نمود.
پاسخها