سیب سرخ برای دست چلاق؛ معلولیت و ضرب المثل ها

نویسنده: ابوذر سمیعی

سیب سرخ برای دست چلاق. ادبیات و زبان بخش جدایی‌ناپذیری از فرهنگ را تشکیل می‌دهند و واژگان و عبارات هستند که پاره‌ای از زیربنای فکری و رفتاری ما را بنیان نهاده‌اند. از همین رو است که بسیاری از فرهنگ‌پژوهان، ریشه بسیاری از مسائل اجتماعی را در ادبیات سراغ می‌کنند و در جستجوی واژگان، عبارات و ضرب‌المثل‌هایی هستند که تاثیر مستقیم در پندار و کردار ما دارند.

 

ضرب المثل های ضد معلولیت

در این میان یکی از حوزه‌های متاثر از زبان و ادبیات، حوزه معلولیت است. ورود برخی واژگان و عبارات به زبان و فرهنگ عامه، موجب  شکل گیری گونه‌ای از ادبیات ضد‌معلولیت شده و تداوم آن کلیشه‌ها و نگرش‌های قالبی را خلق کرده است. این فرایند آنقدر ساختارمند و درونی شده که استفاده از آن کاملا طبیعی به نظر می‌رسد.

عباراتی همچون: «کور، کر، فلج، الکن و …» مفاهیمی هستند که همواره در ادبیات به گونه ای به کار برده می‌شوند که مترادف با واژگان «نادان، ناتوان، گمراه، بی‌توجه، ناآگاه و …» به شمار می‌آیند. «دشمنان کور، اقتصاد فلج، ادبیات الکن و …» ترکیب‌هایی هستند که روزانه هزاران بار مورد استفاده قرار می‌گیرند و کسانی که از چنین ادبیاتی استفاده می‌کنند، تصور نمی کنند که ممکن است ادبیاتشان موهن یا آسیب‌زا باشد.

در ادبیات و فرهنگ ما عبارات و ضرب‌المثل‌هایی وجود دارد که آشکارا یا پنهانی، افراد معلول  را مورد اهانت قرار داده‌اند و بسیاری از مردم بدون اینکه متوجه مخرب بودن این نوع ضرب المثل ها باشند، به وفور از آنها استفاده می‌کنند.

 

نمونه ای از ضرب المثل های ضد معلولیت

عقل سالم در بدن سالم-

چشمش کور دندش نرم-

تا کور شود هرآنکه نتواند دید-

سیب سرخ برای دست چلاق-

در اینجا مجال چندانی برای نقد و بررسی این ضرب‌المثل‌ها نیست. هدف تنها این است که شما معلمان گرامی با گوشه ای از این ادبیات مخرب آشنا شوید و آن را با دقت بیشتری بررسی کنید و به دانش‌آموزان ارائه نمایید.

مقاله مرتبط: چگونه با دانش آموز دارای معلولیت رفتار کنیم؟ (بخش اول)

مقاله مرتبط: چگونه با دانش آموز دارای معلولیت رفتار کنیم؟ (بخش دوم)

 

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

  1. آقای سمیعی مطالب شما عالیه.
    من با اینکه همیشه برخورد درست با معلولیت برام مسئله و دغدغه بوده ولی باز هم با خوندن مطالب شما متوجه می‌شم چقدر بی توجه بودم.