آموزش اخلاق به کودکان؛ آزار‌ و اذیت‌های آنلاین

آزار و اذیت آنلاین

والدین و معلم‌ها در زمینه آموزش اخلاق به کودکان، بیشتر از همه نگران «زورگویی‌ها و آزار و اذیت‌های مجازی» هستند. با اینکه کاملا روشن نیست که فضای مجازی باعث بیشتر شدن آزار و اذیت‌های مجازی شده است یا خیر، اما هیچ شکی نیست که آزار و اذیت‌های مجازی می‌توانند در مقایسه با شکل سنتی این کار، طول حیات و مخاطبان بیشتری داشته باشند.

 

الگو‌های آزار و اذیت‌های آنلاین

برای آموزش اخلاق به کودکان باید این الگوها را بدانیم. آزار و اذیت‌های آنلاین می‌توانند اشکال مختلفی داشته باشند، مانند تقلید کردن و نقش‌بازی کردن، پیام‌های سو‌استفاده‌گرانه، پخش کردن شایعات یا محتوا‌های شخصی دیگران. اما ما در اینجا این پدیده را به صورتی توصیف می‌کنیم که چهار الگوی اصلی به خود می‌گیرد. عواملی که باعث شکل‌گیری این الگو‌ها می‌شوند عبارت‌اند از اینکه:

  1. آیا فرد قربانی آزارگر را می‌شناسد یا خیر،
  2. آیا این صدمات یا آزار‌ها یک رویداد هستند؟
  3. آیا الگویی پایدار در آنها دیده می‌شود، و
  4. آیا اینکه این اتفاقات به صورت عمومی رخ می‌دهند یا در فضایی خصوصی؟

مرز بین این موارد همیشه روشن نیست، زیرا که یک شرایط یا رویداد می‌تواند از یک شکل آزار‌گری شروع شود به شکلی دیگر تغییر پیدا کند و یک شخص واحد ممکن است چندین مدل از آزار‌گری را انجام داده یا اینکه خود قربانی چندین شکل مختلف آزارگری باشد.

 

مقاله مرتبط: آموزش اخلاق آنلاین یا رسانه ای به کودکان؛ به اشتراک گذاری اطلاعات

ناراحتی و رنجش

این شکل، رایج‌ترین شکل آزار‌گری است که اشاره دارد به افرادی در دنیای مجازی که مزاحم یا آزار‌دهنده هستند (این رفتار را گاها «ترولینگ» هم معنی می‌کنند که معنای اولیة آن تحریک مردم به صورتی است که خشمگین شوند). ناراحتی و رنجش معمولا تا حدی یا تماما ناشناس است، زیرا که فرد آزار‌گر ممکن است قربانی‌اش را بشناسد و ممکن است او را نشناسد. فرایند ناراحتی معمولا به صورت جدایی و انزوا اتفاق می‌افتد و تا زمانی فرد رنجیده شده واکنش مطلوبش را دریافت نکند، همچنان ادامه دارد. این وضعیت ممکن است به تعرض و مزاحمت دائمی هم ختم شود. فرایند ناراحتی و رنجش در بیشتر اوقات به صورت عمومی اتفاق می‌افتد، زیرا که معمولا در این شکل از آزار فرد رنجیده‌خاطر با دوستانش در این رابطه تعامل دارد و آن‌ها نیز به نوبة خود واکنش‌هایی به این موضوع نشان می‌دهند.

 

درام

یکی دیگر از اشکال رایج آزار‌های مجازی، «درام» است، واژه‌ای که جوانان برای توصیف بحث‌هایی که در فضای مجازی رخ می‌دهد، استفاده می‌کنند. بر خلاف شکل قبلی، معمولا در این مدل از آسیب‌های مجازی، افراد همدیگر را هم در دنیای مجازی و هم در دنیای واقعی می‌شناسند.

معمولا در این شرایط به سختی می‌توان تعیین کرد که چه کسی مقصر است و چه کسی قربانی. ویژگی مهم این شکل از آزار مجازی این است که اتفاقی جدا و تنها است و چیزی است که به مرور زمان حل شده و افرادی که در این موقعیت نقش دارند می‌توانند دوباره همان روابط قدیمی خود را از سر بگیرند. به همین دلیل است که جوانان معمولا این اتفاقات را در دستة آزار و اذیت‌های مجازی به حساب نمی‌آورند. همان‌طور که از نامش بر می‌آید، درام نوعی اجرای عمومی است که برای دوستان و هم‌‌سالان اجرا می‌شود و دوستان این افراد هم یا از او یا از شخص دیگری که در این ماجرا نقش دارد، حمایت می‌کنند.

 

تعرض

زمانی که آزار و اذیت جنبة شخصی داشته و در طول زمان تداوم داشته باشد، می‌توانیم نام «تعرض» بر آن بگذاریم. این الگو احتمالا بیشترین شباهت با تصور ما از شکل سنتی آزار و اذیت دارد، حالتی که یک فرد (یا گروه) در حال اذیت کردن شخصی دیگر است. یکی از تفاوت‌های اصلی میان «درام» و و «تعرض» در این است که افراد درگیر در «درام» تقریبا «قدرت اجتماعی» برابری دارند. زمانی که در درام افرادی بیشتری از یک طرف دعوا حمایت کنند، یا اینکه اتفاق دیگری بیفتد که باعث تضعیف جایگاه اجتماعی یکی از جبهه‌های دعوا بشود، شرایط به سرعت تبدیل به «تعرض» می‌شود.

موقعیت‌هایی هم وجود دارند که از همان آغاز، شکل تعرض به خود می‌گیرند و بیشتر در روابط خصوصی رخ می‌دهند (مانند زمانی که یک شخص پیامی تهدید آمیز به فردی دیگر ارسال می‌کند). به همین دلیل ممکن است هیچ شاهدی در این گونه مواقع وجود نداشته باشد.

 

خشونت در رابطه

مورد آخر اینکه خشونت در رابطه هم یکی انواع آزار و اذیت است که ممکن است تا حدی یا به کلی مجازی باشد. طبق یکی از مطالعاتی که در سال ۲۰۱۳ انجام شد، از هر چهار نوجوان که در روابط عاطفی بودند، یکی‌شان اظهار می‌کرد که تا بدین جای رابطه شریک‌شان یکی از اعمال زیر را انجام داده است: تعقیب کردن، تهدید کردن، تقلید و مسخره کردن در شبکه‌های اجتماعی، ارسال پیام‌های سو‌استفاده‌گرانه، فشار آوردن به آنها برای رابطه جنسی یا عکس‌های جنسی و یا تحقیر عمومی آنها از طریق شبکه‌های اجتماعی.

این اعمال معمولا بین فرد آزارگر و قربانی صورت می‌گیرد، اما در برخی شرایط آزارگر برای اینکه اوضاع را بدتر کند به مخاطبان بیشتری متوسل می‌شود (مانند زمانی که فرد آزارگر شایعه‌هایی که راجع به فرد قربانی پخش می‌کند یا اطلاعاتی خصوصی از او منتشر می‌کند). در بدترین حالت، این اعمال بعد از یک آزار جنسی رخ می‌دهند تا رابطه‌ای مبتنی بر رضایت.

 

اشکال مختلف آزارگران

تحقیقاتی که انجام شده است نشان می‌دهند که دو دسته از جوانان دست به آزار‌گری می‌زنند: آن‌هایی که آزارگر محض هستند و آن‌هایی که «آزارگر-قربانی» هستند.

آزار‌گر‌های محض آن‌هایی هستند که علی‌رغم داشتن جایگاه اجتماعی نسبتا بالا، دست به آزار‌گری می‌زنند. آنها معمولا مسیر رشد عادی را طی کرده‌اند و اعتماد به نفس پایینی هم ندارند: آن‌ها ظرفیت بالایی برای همدلی دارند (توانایی درک احساسات دیگران)، اما همدلی موثر پایینی دارند، یعنی اینکه تمایل ندارند هیجانات و احساسات دیگران را تجربه کنند. این دسته معمولا با هدف بهبود وضعیت اجتماعی خودشان دست به چنین اعمالی می‌زنند و بیشتر اوقات افرادی را که در وضعیت اجتماعی از آن‌ها پایین‌تر یا کمی بالاتر‌ هستند، انتخاب می‌کنند.

اما در طرف دیگر ماجرا، آزار‌گر-قربانی‌ها کسانی هستند که احتمالا در مدرسه مشکلاتی داشته‌اند (هم در تعاملات و هم در کلاس) و بیشتر مواقع به جای اینکه از روی منافع حساب‌شده این اعمال را انجام دهند، از روی خشم و عصبانیت اقدام به اعمال آزارگرانه می‌کنند. طبق تحقیقاتی که مرکز مدیا اسمارت در سال ۲۰۱۴ انجام داد، ۴۸ درصد از دانش‌آموزانی که در فضای مجازی اعمال آزارگرانه و ناراحت‌کننده انجام داد‌ه‌ بودند، بیان کردند که ابتدا فرد قربانی بوده است که چنین رفتاری با آن‌ها داشته است. جمعیت دیگری هم بالغ بر ۲۲ درصد ادعا کردند که دلیل رفتار آزار‌گرانة آن‌ها بی‌حساب شدن با فرد قربانی در موضوعی دیگر بوده است.

 

شاهدان

همان‌طور که دیدیم آزار‌های مجازی در بیشتر مواقع جنبه عمومی هم دارند. به همین دلیل است که نقش «شاهدان» در این رویداد‌ها می‌تواند به اندازة آزار‌گر یا قربانی مهم باشد. در حقیقت تحقیقات نشان داده‌اند زمانی که شاهدان در ماجرا دخالت می‌کنند، زور‌گویی یا آزار‌گری به سرعت متوقف می‌شود.

متاسفانه تحقیقی دیگر مشخص کرد با وجود اینکه از هر چهار دانش‌آموز دبیرستانی، سه دانش‌آموز باور دارند داشتند که بهتر است در شرایطی که فردی دیگری مورد آزار قرار گرفته است، اعتراض کنند، حدود نیمی از آن‌ها تصدیق کردند زمانی که خودشان شاهد همچین شرایطی بودند، به جای اعتراض به فردی که مورد آزار گرفته، به او خندیده‌اند. این تحقیق مثال خوبی برای حرف بدون عمل است.

 

حتی زمانی که شاهدان هیچ دخالتی نکنند، با همین کارشان نشان داده‌اند که طرف فرد آزار‌گر را گرفته‌اند. همان‌طور که دیدیم، ما از طریق بهانه‌تراشی و «اثر تماشاچی» خودمان را قانع می‌کنیم که نیازی به دخالت کردن در ماجرا نیست. تحقیقات اخیر نشان داده‌ است که نوجوانان زمانی تصمیم می‌گیرند وارد ماجرا شوند، که نتیجه‌ بگیرند رفتار آزارگرانه از حالت شوخی و دیگر رفتار‌های مورد قبول به آزار و اذیت واقعی رسیده است.

متاسفانه گرایشی طبیعی در انسان‌ها وجود دارد که تمایل دارند رفتار‌‌هایی را که در دسته آزار جای دارند، با عقلانی‌سازی در دستة‌ رفتار عادی جا دهند. و همچنین زمانی که هنجار‌های اجتماعی اعمالی مانند ناراحتی، تعرض و خشونت در رابطه را رفتار‌هایی بهنجار می‌دانند، ما هم به احتمال کمتری این رفتار‌ها را رفتار‌های آزارگرانة واقعی به حساب می‌آوریم.

 

دلیل عدم دخالت

البته گاهی اوقات هم فرد برای اینکه یک در موقعیت آزار‌گرانه دخالت نکند یا آن را گزارش ندهد، دلیل‌های درستی دارد: در زمان‌هایی که آن‌ها از اینکه خودشان تبدیل به قربانی بعدی شوند می‌ترسند یا نگران این هستند که دفاع کردن از قربانی باعث از دست دادن جایگاه اجتماعی‌شان شود. البته نوعی ترس کمتر‌ خود‌خواهانه هم هست و آن هم زمانی است که فرد تصور می‌کند دخالت کردن باعث بدتر شدن شرایط می‌شود.

با اینکه ما برای آموزش اخلاق به کودکان آنها را تشویق می‌کنیم که در زمان‌هایی فردی مورد آزار واقع شده است، در ماجرا دخالت کنند، اما در حقیقت همین درگیری شاهدان ممکن است یک شرایط درام را به تعرض تبدیل کند. درست است که جوانان باور دارند در شرایط آزار و اذیت، اقدام کردن مهم است، اما تحقیق‌ها نشان داده است که این عمل از سمت جوانان تنها در جهت دفاع کردن از دوستان‌شان است.

بنابراین زمانی که با قطعیت نمی‌توان گفت که چه کسی آزار‌گر است و چه کسی قربانی، آنها بدون اینکه لزوما بخواهند شرایط را بررسی کنند، عموما طرف دوست‌شان را می‌گیرند (بیشتر کودکان گفته‌اند زمانی که هر دو طرف دعوا دوستان خوبی هستند، آنها سعی می‌کنند جلوی دعوا را بگیرند). تحقیقات نشان داد که دفاع کردن از دوستان هم دلیل شایعی برای آزار و اذیت است: یک سوم دانش‌آموزان که تجربة آزار‌ رساندن به دیگران را در فضای مجازی داشتند، ادعا کردند که دلیل آزارشان این بوده است که «آن فرد ابتدا به دوست آن‌ها بی‌احترامی کرده است».

هرچند که برخی از نوجوانان هستند که در قبال تمام هم‌سالان‌شان احساس مسئولیت می‌کنند. این دسته از افراد به جای اینکه تنها طرفدار بی‌قید و شرط دوستان‌شان باشند، به احتمال بیشتری باور دارند که هیچ‌کس نباید قربانی آزار و زور‌گویی شود.

 

پاسخ‌دهی به آزار و اذیت‌های مجازی و آموزش اخلاق به کودکان

«پروژه صدای جوان» با بیش از ۱۳.۰۰۰ دانش‌آموز در سرتاسر ایالات متحده راجع به تجارب آزار و اذیت مصاحبه کرد. یکی از سوال‌هایی که آنها پرسیدند این بود که هم‌سالان چه کار‌هایی انجام دادند که باعث شد شرایط، مثبت یا منفی، تغییر کند.

مفید‌ترین راهبرد‌های تماشاچی:

  • زمانی را با من در مدرسه گذراند
  • با من در مدرسه صحبت کرد تا من را تشویق کند
  • به من کمک کرد که از شرایط فاصله بگیرم
  • راجع به این که بهتر است چه کار‌هایی انجام دهم، توصیه‌هایی داد
  • با من در خانه ملاقات کرد تا من را تشویق کند
  • به من کمک کرد که موضوع را با یک بزرگسال در میان بگذارم
  • حواس من را از موضوع منحرف کرد
  • یک بزرگسال را در جریان قرار داد

 

راهبرد‌های تماشاچی خنثی‌

  • با مهربانی به آزارگر گفتند که دست از این کار بکشد
  • با عصبانیت به آزارگر گفتند که دست از این کار بکشد

راهبرد‌های تماشاچی که کمترین فایده را داشتند:

  • من را مسخره کرد
  • من را مقصر دانست
  • شرایط را نادیده گرفت

مقاله مرتبط: آموزش اخلاق به کودکان

 منبع: مدیا اسمارت

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.