آموزش اخلاق رسانه به کودکان؛ حق مالکیت معنوی
رعایت مالکیت معنوی یکی از اصول آموزش اخلاق رسانه به کودکان است. برخی از رایجترین تصمیمهای اخلاقی که کودکان در فضای مجازی با آنها مواجه هستند، حول محور حقوق معنوی است. اما آموزش دادن به کودکان در جهت احترام گذاشتن به حقوق و مالکیتهای معنوی میتواند تا حدی چالشبرانگیز باشد، چراکه که آنها شاید این مسئله را به عنوان مشکلی اخلاقی نبینند.
خبر خوب این است که کودکان کم و سنوسالتر تمایل دارند که این پدیده را به عنوان سوالی اخلاقی بینند: در یکی از تحقیقهای اخیر، ۶۸ درصد نوجوانان بیان کردند که تنها به دلیل احترام به صاحب اثر برای قطعهای موسیقی پول دادهاند، حتی با اینکه باور داشتند موسیقی باید رایگان باشد. همچنین در این تحقیق مشخص شد که دو سوم دانشآموزان کانادایی بین مقاطع ۴ تا ۶، باور داشتند که دانلود غیرقانونی فیلمها، برنامهها و موسیقیها عملی نادرست است.
متاسفانه زمانی که جوانها وارد دبیرستان میشوند، این گرایش در آنها تغییر میکند. در این مقطع تنها یک سوم از دانشآموزان کلاس دهم عقیده داشتند که چنین کاری اشتباه است.
این تغییر چهار علت اصلی دارد:
- دسترسی آسان به محتواهای نظارت نشده در فضای مجازی باعث میشود که ما کمتر به مشکلات اخلاقی یا پیامدهای دسترسی به چنین اطلاعاتی فکر کنیم.
- رسانههای دیجیتالی باعث می شود که همدلی نکردن با افرادی که تحت تاثیر اعمال ما قرار گرفتهاند، آسانتر شود.
- در فرهنگ جوانترهای زیر 18 سال که به اشتراکگذاری و دانلود کردن عملی بهنجار است، باعث میشود کودکان به این باور دچار شوند که چنین عملی چندان هم مهم نیست.
- سردرگمیهای زیادی در میان کودکان و بزرگسالان بر سر اینکه دسترسی به چه محتواهایی در دنیای مجازی قانونی و اخلاقی است، وجود دارد.
بخشی از این سردرگمی از جایی نشات میگیرد که برخی از فعالیتها آشکارا غیراخلاقی هستند (مانند دانلود کردن غیرقانونی فیلم)، اما بسیاری از فعالیتهای رایج دیگر هم هستند (مانند استفاده از موسیقی دیگران در فیلم شخصی) که مرز اخلاقی چندان روشنی ندارند.
برای اینکه به این سختیها باز هم اضافه کنیم، باید بگوییم که بیشتر قوانین کپیرایت برای کودکان بیش از حد پیچیده بوده و همچنان در حال تکمیل شدن در پاسخ به فناوریهای جدید هستند.
احترام به حقوق معنوی در فضای مجازی
با توجه به این چالشها، رویکردی بسیار سادهتر تقویت احترام به خالقان محتوا و مسئولین قوانین کپیرایت در فضای مجازی است. به عبارت دیگر ما باید قبل از نگاه کردن، گوش دادن یا تماشا کردن محتوایی در رسانه، به این فکر کنیم که آیا روش استفادة ما از این محتوا به گونهای است که به خالقان و صاحبان آن اثر احترام بگذارد یا خیر.
برای چنین کاری هم ما باید همدلی را در خود تقویت کنیم. مشکل اینجاست که کودکان ممکن است در رابطه با خالقان محتوا مانند موسیقیدانها و سازندگان فیلم (مخصوصا زمانی که موفق باشند) احساس همدلی نداشته باشند. این همدلی در رابطه با شرکتهایی که حق کپیرایت آثارشان را دارند، کمتر هم هست.
این مهم است که به کودکان یادآوری کنیم هنرمندان و تولیدکنندگان برای امرار معاش نیاز به کسب درآمد دارند. با توجه به تمام محتواهای رایگانی که در سطح وب هستند، اگر چیزی رایگان نباشد، به این دلیل است که سازندة آن قصد داشته از آن محتوا پولی به دست بیاورد.
مقاله مرتبط: اخلاق رسانه ای در کودکان؛ افشای اطلاعات شخصی
باور کودکان
کودکان باور دارند که خیانت کردن به شرکتهای رسانهای مانند خیانت کردن به یک انسان دیگر نیست. بنابراین ما باید به آنها توضیح دهیم که قانون کپیرایت ابزاری مهم است که هنرمندان و دیگر اقشار از آثار خود درآمد کسب میکنند و به همین وسیله هم قادر هستند که کارشان را ادامه دهند. به کودکان بیاموزید زمانی که هنرمندی اثری را خلق میکند، صاحب آن نیز است و حق دارد که در مورد آن تصمیمگیری کند. ما باید به کودکان کمک کنیم تا بفهمند سایتهایی که از راه اعمال غیرقانونی درآمد کسب میکنند، نه تنها به خالقان آثار لطمه میزنند بلکه اغلب حریم خصوصی و امنیت آنهایی را که از چنین محتواهایی استفاده میکنند، به خطر میاندازند.
به نظر میرسد که غیرقانونی بودن دانلود کردن و توزیع و پخش محتواهایی که صاحبشان نیستیم، مانعی برای جوانان و مصرفکنندگان به صورت کلی به حساب نمیآید. مقررات خانوادگی باید به صورتی باشند که به جای تاکید بر «قوانین»، کودکان را تشویق کنند که به صورت اخلاقی به این پدیده نگاه کنند. واضح است که بیان انتظاراتتان مبنی بر احترام گذاشتن به افرادی که محتوایی را خلق میکنند این باور را تقویت میکند که چنین چیزی در خانوادة شما ارزش به حساب میآید.
تحقیقات نشان می دهد که دانشآموزانی که در منزل مقرراتی راجع به محتواهای مناسب برای دانلود داشتند، بسیار کمتر احتمال داشت که موسیقی، فیلم یا هر گونه محتوایی را به صورت غیرقانونی دانلود کنند. هر چند که احتمال وجود چنین مقرراتی در میان دانشآموزان بزرگتر بسیار کمتر بود. این رقم از ۵۰ درصد در مقطع چهارم شروع میشد و کم کم به ۱۵ درصد در مقطع یازدهم میرسید. میتوان این گونه برداشت کرد که دانشآموزان بزرگتر احساس میکنند دانلودهای غیرقانونی چندان کار زشتی نیست.
مقاله مرتبط: آموزش اخلاق آنلاین یا رسانه ای به کودکان؛ به اشتراک گذاری اطلاعات
باور نوجوانان
نوجوانان برخلاف کودکان که بیشتر ترس از مجازات و تمایل به پاداش دارند، تمایل به همرنگ شدن در اجتماع را دارند. این تمایل در آنها باعث میشود که برای جهت دادن به اخلاقیات خودشان دست به دامان ارزشهای گروه شوند و اگر خانوادهشان هم برایشان هیچ راهنماییای فراهم نکرده باشد، به شدت تحت تاثیر همسالان و رسانههای مشهور میگیرند.
افراد جوان چقدر باید راجع به حقوق معنوی اطلاع داشته باشند؟ یک نقطه شروع مناسب این است که بدانید چه زمانی میتوانید محتوایی را به صورت قانونی و رایگان در اختیار داشته باشید. یکی از مطالب ما با نام «دریافت اخلاقی محتواها» توضیح میدهد که چگونه میتوان از طریق سایتها و خدمات قانونمحور، محتواها را به صورت قانونی دریافت کرد.
اگر بخواهیم از دیدگاهی اخلاقی به این داستان نگاه کنیم، تنها به یک مفهوم ساده خواهیم رسید: باید قبل از نگاه کردن، گوش دادن یا تماشا کردن محتوایی در رسانه، به این فکر کنیم که آیا روش استفادة ما از این محتوا به گونهای است که به خالقان و صاحبان آن اثر احترام بگذارد یا خیر. کپیرایت میتواند پیچیده باشد، اما ما میتوانیم به کودکان به صورتی که برای آنها قابل درک باشد، آموزش دهیم که رفتار محترمانه با خالقان آثار، چقدر مهم است.
آنلاین بودن یک محتوا بدین معنی نیست که میتوانید آن را گرفته و از آن استفاده کنید. همچنین زمانهایی اجازة استفاده از چیزی را پیدا میکنید، به آن شخص یا شرکتی صاحبش است، ادای احترام کنید.
منبع: مدیا اسمارت
پاسخها