تفکر انتقادی چیست و چگونه در کودکان تقویت می شود؟
تفکر انتقادی چیست؟ تفکر انتقادی زمانی اتفاق میافتد که کودکان بر اساس تجارب و دانش فعلیشان و همچنین مهارتهای حل مسئلهشان، سعی میکنند اموری مانند زیر را انجام دهند:
مقایسه و سبکوسنگین کردن
توضیح اینکه چرا برخی چیزها رخ میدهند
ارزیابی ایدهها و شکل دادن نظرات
درک دیدگاه دیگران
پیشبینی اتفاقات آینده
فکر کردن راجع به راهحلهای خلاقانه
مقاله مرتبط: آموزش تفکر انتقادی در مهدکودک
چرا تفکر انتقادی تا این اندازه مهم است؟
تفکر انتقادی یک مهارت پایهای و اساسی است که هم برای کامیابیِ زبانی و هم ادبی لازم است.
زبان
زبان و تفکر انتقادی در کنار هم رشد میکنند و باعث تقویت یکدیگر میشوند. همزمان با اینکه کودکان درگیر تفکر انتقاد میشوند، مهارتهای زبانیشان گسترش پیدا میکند، زیرا که آنها تشویق میشوند سطوح پیچیدهتری از زبان را پرورش دهند و استفاده کنند، با استفاده از کلماتی مانند «زیرا»، «اگر»، «سپس» و افعال مختلف. به همین شکل، زمانی که تواناییهای زبانی کودکان رشد میکند، توانایی تفکر انتقادی نیز در آنها روبه جلو میرود.
ادبیات
برای اینکه کودکان بتوانند حقیقاً معنا و مفهوم یک کتاب را درک کنند، باید تواناییشان بیشتر از شناسایی و بیان کردن حروف و کلمهها باشد. آنها همچنین باید مطالعهی بینخطی نیز داشته باشند که در واقع عبارت است از فهمیدن پیامهایی که به شکل لفظی در کتاب نیامدهاند. برای چنین کاری آنها باید از مهارتهای تفکر انتقادی استفاده کنند، مانند حل مسئله، پیشبینی و توضیح. تشویق کردن چنین شکلی از تفکر در دورههای اولیهی زندگی کودک باعث میشود که بتواند کتابهایی را که در مراحل بعدی زندگی میخواند، کامل و واضح درک کند.
تفکر انتقادی چه زمانی و چگونه رشد میکند؟
تحقیقها نشان میدهند که کودکان تفکر انتقادی را در سنین خیلی پایین آغاز میکنند. این مهارتها در جریان مکالمات دو طرفه و طبیعی که کودکان با بزرگسالهای مهم زندگیشان دارند، تقویت میشوند.
کودکان به محض اینکه قادر میشوند با جملات صحبت کنند، برای شما (والدین، مراقب یا آموزشگر) آمادهاند تا مهارتهای تفکر انتقادیشان را که برای موفقیت در مدرسه آمادهشان میکند، تقویت کنید و بهبود ببخشید. هر زمانی برای بهبود تفکر انتقادی مناسب است، مانند زمانی که کتابی را میخوانید یا در پارک قدم میزنید.
نکاتی برای بهبود تفکر انتقادی
توضیح دادن
با کودکان راجع به علت رخ دادن مسائل صحبت کنید و آنها را تشویق کنید که از دانستههای فعلیشان استفاده کرده تا با مهارتهای منطق و استدلال، توضیحها و توجیههایی پیدا کنند و همچنین منطق پشت این نتیجهگیریها را هم اعلام کنند.
نکتهای برای والدین: میتوانید دو عروسک حیوان مختلف را به دست خود بگیرید و به شکل حیوانات سخنگو به شکلی نشان دهید که یک عروسک در حال پرسیدن سوالی از عروسک دیگر است که میتواند توضیحهای جالبی داشته باشد. برای مثال: «چرا پشمهایت بنفش است؟»، یا «چرا چنین دندانهای بزرگی داری؟».
نکتهای برای معلمها: از کودکان بخواهید که تظاهر کنند آنها در حال رفتن به سفری به بیاباناند و تنها میتوانند یک چمدان همراه خود داشته باشند. از هر کودک بخواهید که نام آن وسیلهای را که در چمدان خواهند گذاشت بگویند و سپس توضیح دهند که چرا فکر میکنند چنین وسیلهای در بیابان میتواند مهم باشد.
ارزیابی
کودکان را تشویق کنید تا راجع به ترجیحهای شخصی، نکات مثبت برخی چیزها، رویدادها و تجاربشان نظراتشان را بیان کنند.
نکتهای برای والدین: با استفاده از غذاهای پلاستیکی، وانمود کنید که شما قاضیهایی در جریان رقابتهای غذایی هستید. ابتدا نظر خودتان را همراه با توضیحی ارائه دهید. برای نمونه، «من این پاستا را دوست ندارم چون خیلی شور است»، یا «من این سوپ را دوست دارم زیرا که هویج زیادی دارد که مورد علاقهی من هستند». فرزندتان را تشویق کنید که نظرات خودش را همراه با منطق زیربنایی آنها بیان کند.
نکتهای برای معلمها: به کودکان ورزشهایی از قسمت ورزشی روزنامه نشان دهید و از آنها بخواهید که فرق میان ورزشهای نشانداده شده را بیان کنند. از آنها بپرسید که سختترین رشته ورزشی کدام است و منطقشان برای چنین انتخابی چیست.
پیشبینی
نظراتتان را بیان کنید و سوالهایی را بکنید که دانشآموزان را ترغیب میکنند تا پیشگوییهایی مناسب راجع به اتفاقات آینده بکنند.
نکتهای برای والدین: زمانی که فرزندتان کتابی را تمام میکند، از او بخواهید راجع به این موضوع فکر کند که اگر داستان قرار بود ادامه داشته باشد، چه اتفاقی میافتاد. «فکر میکنی فردا شب برای «مورتیمر» زمانی که میخواهد بخوابد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟». از کودک بخواهید که چراییِ حرفهایش را هم بیان کند.
نکتهای برای معلمها: زمانی که کتابی جدید را معرفی میکنید، راجع به عنوان و تصاویری روی جلد صحبت کنید و از کودکان بخواهید که بگویند با خودشان فکر میکنند در داستان چه چیزهایی رخ خواهد داد. مطمئن شوید که برای بعد از سخنانشان سوالی داشته باشید، مانند «چرا فکر میکنی چنین اتفاقی رخ میدهد؟».
برونفکنی
از کودکان بخواهید که از طریق پرسیدن سوالهایی مانند: «فکر میکنی چه احساسی دارد؟، « فکر میکنی که او در حال حاضر به چه چیزی فکر میکند؟» و «فکر میکنی که چرا میخواهد چنین کاری کند؟»، خودشان را جای دیگر انسانها بگذارند.
نکتهای برای والدین: در خلال این فعالیتهای وانمود کردن و نقش بازی کردن، نقشی را برعهده بگیرید و سپس نظراتی را بیان کنید که به کودکتان نشان میدهد این شخصیت خیالی چه احساساتی دارد. برای نمونه، «من در میان این فضای بزرگ شبیه یک عروسک کوچکم، احساس میکنم واقعا میترسم.
نکتهای برای معلمها: دانشآموزان را ترغیب کنید که نقشهای خیالی برعهده بگیرند و سپس به این فکر کنند که این شخصیتها چه احساسی دارند و چه باید بکنند. برای نمونه: «اوه نه، خرس کوچک، صندلیات شکسته است، این حالت چه حسی به تو میدهد؟»
حل مسئله
از فرصتهای روزانه استفاده کنید تا کودکان را در جهت حل مسائل تشویق کنید. به کودکان کمک کنید که مشکلات را توصیف کنند. سپس بر اساس دانشی که دارند در مورد راهحلهای جایگزین و انتخاب بهترین گزینه تامل کنند.
نکتهای برای والدین: به موازات ظهور مشکلات توجه کودکتان را به آنها جلب کنید و سپس فرصتی را فراهم کنید که بتوانند راهحلی جایگزین پیدا کنند. برای نمونه: «اوه نگاه کن، ظرف ناهارت نیست، برای اینکه غذایت را ببری از چه چیزهای دیگری میتوان استفاده کرد؟».
نکتهای برای معلمها: زمانی که مشغول راه رفتن هستید، مشکلی را به یادگیرنده نشان دهید و او را تشویق کنید تا راهحلی پیدا کند. برای نمونه: «در چمنِ این منطقه آشغالهای زیادی ریخته شده است. فکر میکنی که برای جلوگیری ریختن آشغال در این مناطق توسط مردم، چه کارهایی میتوان کرد؟».
منبع: هنن سنتر
پاسخها