افزایش سواد اطلاعاتی دانش آموزان

آموزش اخلاق رسانه ای

صرفنظر از موضوع و زمینه‌ای که آموزش می‌دهید برای افزایش سواد اطلاعاتی دانش آموزان و توسعه عادات پرسشگری که هسته‌ی سواد رسانه‌ای است بسیار حیاتی است که دانش آموزان بتوانند منابع اطلاعاتی را شناسایی کرده و در مورد اعتبار آن‌ها قضاوت کنند.

به عنوان آموزگار، ما اغلب دربانان ورود منابع اطلاعاتی به کلاس هستیم (مثلاً اینکه کدام وبسایت‌ها را می‌توان برای تکلیف به دانش‌آموزان محول کرد). اگر بخواهیم دانش‌آموزان قادر باشند تا در مورد بهترین منابع اطلاعاتی مورد استفاده موقع یادگیری موضوعی- درون و برون مدرسه- خودشان تصمیم‌گیری کنند آنگاه باید صریحاً در مورد نحوه‌ی قضاوت کردن و اینکه چرا معیارهای آن‌ها حائز اهمیت است به آن‌ها تدریس کنیم.

مقاله مرتبط: آموزش سواد رسانه ای در تلفیق با کتاب های درسی

برای این کار، دانش‌آموزان و متخصصان رسانه‌ی کتابخانه‌ای می‌توانند کارهای زیر را انجام دهند:

  • تصمیمات خود را از طریق توضیح اینکه چرا منابع خاصی را انتخاب کرده اند و چرا آن منابع را معتبر و قابل اتکا یافته‌اند بیشتر آشکار و روشن کنند. برای دانش‌آموزان کم سن و سال، شاید از این عبارات بتوان استفاده کرد: “منبع این داستان … است” یا “این اطلاعات از … گرفته ‌شده‌است. برای دانش‌آموزان بزرگتر، توضیحات دقیق‌تری را شاید بتوان به کار برد، مثل: “این داستان مبتنی است بر کار تاریخ‎دانی که از منابع اصلی بدست آمده از شواهد مختلف بصری با توجه به جنبه‌های مختلف استفاده کرده‌است.”
  • برای افزایش سواد اطلاعاتی دانش آموزان، آنها را درگیر نوع منابع اطلاعاتی مورد استفاده کرده و آن‌ها را تشویق کنند تا در مورد انواع منابعی فکر کنند که کلاس باید استفاده کند تا در مورد منبعی جدید یادگیری صورت گیرد (مثلاً، چه موقع می‌توانیم از یک منبع ویدئویی بیشتر از خواندن یک موضوع داخل یک کتاب یاد بگیریم و اطلاعاتی مفید کسب کنیم؟ چه موقع یک وبسایت یا روزنامه اطلاعات به‌روزتری نسبت به یک دایره‌المعارف استاندارد بدست می‌دهد؟).

تشویق دانش‌آموزان به بررسی کتاب درسی خود به عنوان یک پرونده‌ی رسانه ای:

  • برای افزایش سواد اطلاعاتی دانش‌آموزان از آنها خواسته شود تا به جلد کتاب درسی خود نگاه کرده و بررسی کنند که چه ایده‌هایی را در مورد موضوع داخل کتاب انتقال می‌دهد و چرا ناشر این تصاویر خاص را انتخاب کرده‌است.
  • توجه شود که ناشران، و نه نویسندگان، جلدها را انتخاب می‌کنند و سوال شود که چرا این کار صورت می‌گیرد.
  • از دانش‌آموزان خواسته شود به کتاب نگاه اجمالی بیاندازند و در مورد موضوعات یا ایده‌هایی که برای نویسنده (نویسندگان) از اولویت و اهمیت بالایی برخوردار است حدس‌های آموزشی (مبتنی بر استفاده از تصاویر) بزنند.
  • در پایان سال تحصیلی، از دانش‌آموزان خواسته شود تا آنچه فرا گرفته‌اند را مرور کنند و این کار به این صورت انجام شود که پرسش شود آیا آن‌ها با انتخاب‌های ویراستاری کتاب در مورد ویژگی‌هایی که باید گنجانده یا حذف می‌شد موافق هستند یا خیر؛ دانش‌‌آموزان بزرگتر می‌توانند حتی در مورد تفاوت میان واژه‌های “حذف” و “عدم گنجاندن” بحث و صحبت کنند.
  • به دانش‌آموزان کمک شود تا در مورد نحوه ای که منابع برای ادعاهای ارائه شده گنجانده شده اند، نظرات خود را بیان کنند. همچنین به دانش‌آموزان کمک شود تا توجه کنند که چه موقع منابع فراهم نشده‌اند و درک شود که چرا این اهمیت دارد.

از دانش‌‌آموزان خواسته شود تا مختصر بیوگرافی‌هایی برای گزارش‌های پژوهشی خلق کنند. این شامل اطلاعاتی در مورد این موضوعات است:

  • جایی که دانش‌آموزان منابع خود را یافته‌اند و اینکه چرا باور دارند این منابع قابل اتکا هستند.
  • درس‌هایی در مورد نحوه‌ی ایجاد مرجع‌دهی تدریس شود. آموزگاران می‌توانند توضیح دهند که هدف مرجع‌دهی کمک به دیگر مردم برای یافتن و تجزیه‌وتحلیل منابع آن‌ها است، درست همانند شیوه‌ای که دانش‌آموزان منابع رسانه‌ای را تحلیل و بررسی می‌کنند. سوالات مناسب می‌تواند شامل موارد ذیل باشد:
  • چرا سال یا تاریخ اهمیت دارد؟
  • برای افزایش سواد اطلاعاتی دانش آموزان در مورد اعتبار یک منبع بر اساس نوع آن (مثلاً مقالات ژورنال در برابر مقالات مجلات، پایان‌نامه‌ها در برابر کتاب‌های ویرایشی، دایره‌المعارف‌ها در برابر ویکی‌ها) چه مفروضاتی را می‌توانیم در نظر بگیریم؟
  • چرا گنجاندن شماره‌ی صفحات اهمیت دارد؟
  • از همه‌ی بخش‌های مختلف آدرس‌ اینترنتی یک وبسایت (و نه صرفاً پسوند آن) در مورد آن منبع وب چه چیزهایی می‌توان یاد گرفت؟

دربانان رسانه

تدریس مرجع‌دهی نیز زمانی عالی برای معرفی موتورهای مختلف جستجوست که در آن از دانش‌آموزان خواسته می‌شود تا نتایج را برای عبارات جستجو که در موتورهای جستجو وارد می‌شوند با اهداف مختلف مقایسه کنند. بحث در مورد دربانان-یعنی افراد یا موسساتی که دسترسی به اطلاعات را کنترل می‌کنند- نیز نسبت به سخنرانی کردن شیوه‌ای مناسب برای تدریس اعتبار منبعی است که دانش‌آموزان را قدرت می‌بخشد.

سعی کنید یک تکلیف پژوهشی با این موضوع آغاز کنید. از دانش‌آموزان بخواهید که اگر همان تکلیف 25 سال پیش به آن‌ها داده می‌شد آیا دنبال یافتن اطلاعات می‌رفتند؟ پنجاه سال پیش چطور؟ صد سال قبل چطور؟ پاسخ همه‌ی این سوالات احتمالاً شامل رفتن به کتابخانه و جستجو در دایره‌المعارف است. اما در مورد امروز چطور؟ چه تعداد از دانش‌آموزان ما به جای جستجو در وب برای اطلاعات به کتابخانه خواهند رفت؟ این کار را با معرفی مفهوم دربانان ادامه دهید.

وقتی کتابدارها، معلمان، یا ویراستارهای دایره‌المعارف، دربانان اکثرٍ اطلاعات بودند، دانش‌آموزان برای تصمیم‌گیری در مورد منابع موثق و غیرموثق به آنها مراجعه می‌کردند. اما در اینترنت، این دربانان وجود ندارند. این بدان معناست که دانش‌آموزان باید مسئول تصمیم‌گیری مناسب در مورد منابع و ارزیابی اعتبار اطلاعات باشند.

از دانش‌آموزان بزرگتر باید خواسته شود تا در مورد اینکه چه کسانی هم اکنون دربانان اطلاعات (گوگل؟ تهیه‌کنندگان اخبار؟ گفتگوهای رادیویی؟ کمدین‌ها؟) هستند و نقش‌ها یا فیدهای RSS آن‌ها چیست فکر کند. برای همه‌ی دانش‌آموزان، بحث در مورد دربانان یک شانس بزرگ ایجاد می‌کند تا در مورد نحوه‌ی جستجوی اطلاعات و مزایا و معایب آن‌ها که امروزه با دسترسی نامحدود مجازی به همه‌ی اطلاعات اینترنت مواجه هستیم تفکر کنند.

تحلیل و تفکر: ویکی‌پدیا

در مورد استفاده از ویکی‌پدیا به عنوان یک منبع چه فکر می کنید؟ آیا خود شما موقع جستجوی اطلاعات به صورت برخط (آنلاین) از ویکی‌پدیا استفاده کرده‌اید؟ مزایا و معایب آن را به چه صورت به دانش‌آموزان توضیح می‌دهید؟ آیا به دانش‌آموزان خود اجازه می‌دهید تا موقع جستجو و پژوهش اطلاعات در مورد موضوعی به آن رجوع کنند و آن‌ها را تشویق به این کار می‌کنید؟ آیا اجازه می‌دهید آن را به عنوان مرجع در لیست مراجع بیاورند؟ چرا و چرا نه؟

یکی از تکالیف پیشنهادی در این مقاله این است که محتوای بخشی از ویکی‌پدیا را بازنگری کرده و آن را تکمیل و در صورت نیاز تصحیح کنند. این کار مرتبط با چه مهارت‌ها و مفاهیم سواد رسانه‌ای است؟ آیا از اینکه دانش‌آموزان شما این تکلیف را انجام دهند حس خوبی دارید یا خیر؟ چرا و چرا نه؟

روابط نیمه‌اجتماعی[1]

ما فقط تعداد زیادی سلبریتی و افراد دیگر را از طریق رسانه می‌شناسیم اما طوری احساس می‌کنیم که گویی واقعاً می‌دانیم که هستند و چه شخصیتی دارند و یا به چه چیزهایی اهمیت می‌دهند و اینکه بگونه‌ای با آن‌ها رابطه و دوستی داریم. ما حتی در مورد آنچه گزارش‌های خبری در مورد آنهاست قضاوت می‌کنیم که آیا بر اساس شناخت ما از شخصیت آن‌ها این اخبار قابل باور است یا خیر.

این گرایش می‌تواند در مورد شخصیت‌های خیالی نیز اتفاق افتد؛ مثلاً بازیگران اغلب به مواردی اشاره می‌کنند که در آن طرفدارانشان با آن‌ها طوری برخورد می‌کردند که گویی این بازیگران همان شخصیت‌های فیلمی هستند که در آن بازی کرده‌اند.

ویدئوهای خبری و دیگر منابع خبری

امروزه خلق اخبار اغلب شامل استفاده از اخبار ویدئویی است که این‌ درواقع توسط سازمان‌های بیرونی (مثل تبلیغ‌کنندگان، لابی‌کنندگان، و گروه‌های دولتی) ایجاد ‌شده‌است و به صورت رایگان در اختیار سازمان‌های خبری قرار داده ‌شده‌است تا در گزارش‌های خود استفاده کنند.

اخبار تلویزیونی- بخصوص ایستگاه‌های خبری محلی- به طور فزاینده‌ای از تکه‌هایی از ویدئوهای خبری بهره می‌برند. هرچند بحث‌هایی در مورد تغییر قوانین مطرح است، ایستگاه‌های خبری اکنون نیازی نیست منبع این کلیپ‌های ویدئوی را برچسب زده یا شناسایی کنند و این تصور را بوجود می‌آورند که این ویدئوها دیدگاه عینی‌تری از ایستگاه خبری منعکس می‌کند.

محتوای خبری طنز و فکاهی به عنوان یک منبع خبری

جوانان و بزرگسالان اغلب تمایل دارند به شوهای کمدی آخرشب روی آورند بخصوص اگر پیگیر نامزدهای سیاسی و مسائل مربوطه باشند. با اینکه کارتون‌ها همواره مهم‌ترین منابع خنده‌آور تلقی می‌شدند و تفسیرهای خبری و سیاسی انتشارات فکاهی چون Onion تاریخچه‌ای غنی از اخبار جعلی و خدعه‌آمیز دارند، فناوری‌های رسانه‌ی دیجیتال اکنون به همه‌ی افراد و سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا همان کار را انجام دهند حتی با شیوه‌ای نسبتاً حرفه‌ای‌تر.

وقتی دانش‌آموزان تفاوتی میان روزنامه‌نگاری، هجو، کمدی، و تفسیر قائل نیستند، براحتی فریب می‌خورند. مثلاً در سال 2008، مجله‌ی نیویورکر[2] صفحه‌ی اول را تصویری از نامزد ریاست جمهوری باراک اوباما تحت عنوان یک مسلمان قرار اد (و در کنار آن تصویری از اسامه بن لادن قرار دارد که پرچم آمریکا را آتش می‌زند). هرچند عنوان این بود: “سیاست ترس”، برخی از مردم که با تاریخچه‌ی طولانی فکاهی و طنز آن مجله آشنا نبودند تصور کردند که اوباما واقعاً یک مسلمان است.

پرسش از دانش آموزان: منابع خبری خودِ شما

برای افزایش سواد اطلاعاتی دانش آموزان از آنها بپرسید اخبار را از کجا دریافت می‌کنند و چرا؟ از کجا می‌دانند آن‌ها منابع خبری موثقی هستند؟ آیا به طور منظم به بیش از یک منبع رجوع می‌کنند؟ آیا ممکن است چیزی باعث شود در مورد منابع خبری خود تجدیدنظر کنند؟

 

[1] Parasocial relationships

[2] New Yorker

 

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.