افزایش سواد رسانه ای دانش آموزان در زندگی
یک هدف اساسی برای افزایش سواد رسانه ای دانش آموزان که مبتنی بر پرسش و مبحث این است که دانشآموزان عادت بحث و گفتگو را که ورای کلاس درس بوده و به زندگی روزانهی آنها مربوط میشوند گسترش و توسعه دهند. به عنوان یک آموزگار و مدرس، شما میتوانید آن هدف را به عنوان بخشی از فرهنگ در حال سیر در کلاس مشخص و بارز کنید به این صورت که دانشآموزان را تشویق کنید تا چشمها و گوشهای خود را برای مثالهای موجود در رسانه و فرهنگی که بیانگر محتوای مواد درسی و اصول سواد رسانهای یادگیری شده است، باز نگه دارند.
این توجهات را میتوان به برخی موضوعات مرتبط کرد که در ادامه بیان میشوند:
محتوای برنامهی درسی
وقتی دانشآموزان زندگی خود در خارج از محیط مدرسه را کنکاش میکنند به احتمال زیاد با محتوایی از رسانه مواجه میشوند که آنچه دانشآموزان در حال یادگیری در کلاس هستند (یا آنچه تاکنون یاد گرفتهاند) را منعکس میکنند. برای مثال، ممکن است دانشآموزان:
- موزیک ویدئویی را ببیند که به یک معضل اجتماعی مطرح شده در بحثهای کلاسی میپردازد.
- با یک گزارش خبری مرتبط با یک معضل علمی مواجه شوند.
- یک بازی ویدئویی بازی کنند با قهرمانانی که مشابه عناصر تشکیل دهندهی یک رمان خوانده شده سر کلاس درس آنها باشد.
- دیالوگی بشوند که شامل لطیفه یا مرجع تاریخی مربوط به یک فرد یا دورهی زمانی است که دانشآموزان خواندهاند.
مقاله مرتبط:آموزش سواد رسانه ای در تلفیق با کتاب های درسی
تشویق دانش آموزان به یافتن تناقضها
- برای افزایش سواد رسانه ای دانش آموزان آنها را تشویق کنید تا دنبال رسانهای باشند که مثالهایی از مواد مورد بحث کلاس باشند یا مواردی که با درسهای فرا گرفتهشده متناقض باشند. میتوانید از آنها بخواهید تا به موضوعاتی خاص مرتبط با کلاس توجه داشته باشند. مثلاً پیامهای رسانهای مربوط به خانواده، احترام، جنگ، ریاضی، گفتگو، موفقیت، غیره.
اطلاعات گمراهکننده یا نادرست
- محتوای رسانه اغلب شامل اشتباهات و پیامهای گمراهکننده از وضعیتهای جهان واقعی است. برای مثال، دانشآموزان ممکن است علامتی ببینند که گرامر را نادرست استفاده کردهاست یا املای یک کلمه را غلط نوشته است، یا یک بازی ویدئویی را دنبال کنند که به نظر واقعی نمیآید اما شامل عملیات و مراحلی است که منطق یا قوانین فیزیک را تشریح میکند، و یا یک ایمیل محتوی یک افسانهی محلی را ببینند.
شکار تبلیغات
- تبلیغات و آگهیها امروزه با محتوای رسانه، فرهنگ عامه، و حتی محصولات آموزشی به شیوهای مخفیانه گره خورده است. تشخیص ماهیت تجاری این نوع پیامها شیوهای مهم برای قدرتمند ساختن دانش آموزان جهت اقدام بر مبنای تصمیمگیری آگاهانه است. تبلیغات میتواند به شیوههای مختلفی رخ دهد:
- جایگیریهای محصولات، که نام برندها یا محصولاتی هستند که در محتوای رسانه گنجانده شده اند و دلیل این کار آن است که یا پولی پرداخت کردهاند یا با آگهیکننده بده بستان داشتهاند. این موارد را میتوان به وفور در سریالهای تلویزیونی و فیلمها، بازیهای ویدئویی، اتفاقات ورزشی، کتاب جوانان و بزرگسالان (مثل رمان دار و دسته نوشتهی لیسی هرسیون)، و حتی ویدئوهای آموزشی (مثل فیلمهای مربوط به بلوغ جنسی ساختهی سازندگان برند خاصی از دستمالهای بهداشتی) مشاهده کرد.
- حمایتها (اسپانسر بودن) و بازاریابی متقابل (مثل پول پرداخت شده به یک ستارهی ورزشی جهت استفاده از یک برند خاصی از تجهیزات ورزشی، تقبل کردن برنامهها یا محصولات آموزشی در ازای به نمایش در آوردن برندی خاص، بذل و بخشش هدایا یا تخفیفات خاص در ازای ورود به یک عرصهی رقابت ورزشی یا حساب بانکی باز کردن، همکاری میان فیلمها و رستورانها برای تجارت همدیگر در هر دو طرف، و غیره).
- بازاریابی ویرال یا ترویج یک شبه پیام به صورت وسیع (مثل پرداخت پول به نوجوانان برای ورود به اتاقهای چت یا سایتهای شبکههای اجتماعی و نام محصول یا موزیک را به صورت گسترده در میان گفتگوهای افراد آوردن، تامین محصولات رایگان به دانشجویان تا در جشنهای خود استفاده کنند، بازیهای تبلیغاتی برخط که از لوگوها و عناصر برند در تنظیمات بازی و یا در حین بازی استفاده میکنند و موارد دیگر.)
مقاله مرتبط: آموزش سواد رسانه ای به دانش آموزان (بخش اول)
یک مثال در مورد تمرین شکار تبلیغات در فیلم توسط دانش آموزان
وقتی فیلم مورچهها در سال 1998 برای اولین بار منتشر شد، یک مدرسهی ابتدائی محلی دعوت شد تا دانشآموزان را برای دیدن پیش پردهی زمستانی فیلم بیاورد. قبل از گردش میدانی، معلمان زمان داشتند تا به دانشآموزان حقایقی در مورد مورچههای واقعی بیان کنند تا آنها بتوانند در مورد اتفاقاتی که در فیلم میافتد بحث کنند که آیا درست بودهاند یا نادرست. آنها همچنین دقایقی وقت داشتند تا مفهوم جایگیریهای محصول را توضیح داده و به دانشآموزان بگویند که آنها شاهد برخی جایگیریهای محصول در فیلم خواهند بود.
وقتی اولین بطری پپسی در صحنهی Insectopia ظاهر شد، بچهها همهمه کردند که “عه جایگیری محصول!”، و به یافتن جایگیریهای محصول در ویدئوها و سایر رسانهها برای ادامهی سال تحصیلی ادامه دادند. این یک مثال عالی از نحوهی استفاده کردن معلمان از سواد رسانهای برای توسعهی مهارت و دانش است.
جمع آوری مثالها
مثال هایی از اینگونه توجهات (اعلانها) را میتوان جمعآوری کرده و به شیوههای مختلف به اشتراک گذاشت: در طی زمان چرخه، با خالی کردن یک جعبه و بحث در مورد محتوای آن در طی آنچه که ممکن است زمان غیرمفید کلاسی باشد (مثلاً بعد از ظهر آخر جمعه)، و یا یک بحث کلاسی. میتوانید از برگههای رسمی برای ثبت توجهات استفاده کنید (به دفترچهی موجود در وبسایت مراجعه کرده و یا به صورت دورهای از دانشآموزان بخواهید تا اگر توجهاتی برای اشتراکگذاری دارند ارائه دهند).
با تشویق به تمرین توجهات، میتوانید میان تجربیات خانه و مدرسه پلی ایجاد کنید؛ عادات پرسشگری را که ممکن است به دیگر زمینهها و عرضهها انتقال داد را ایجاد کنید، عملیات مداوم در مشاهده، نگارش، و صحبت کردن را فراهم کرده؛ و ارتباط مدرسه با زندگی دانشآموزان را استحکام ببخشید.
منبع: مدیا اسمارت
پاسخها